دانش؛ نخستین سالنامه خراسان

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

کارشناس ارشد علوم کتابداری و اطلاع رسانی و کارشناس تالار مطبوعات سازمان کتابخانه ها موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی

چکیده

اگرچه سالنامه‌نگاری در ایران برابر مدارک موجود پیش از ورود کاغذ و چاپ در ایران  وجود داشته است اما سالنامه با مفهوم امروزی در سال 1290 قمری با انتشار سالنامه ایران  در تهران پدید آمد. پس از تهران در میان شهرستانهای کشور ابتدا شیراز و بعد مشهد به جرگه سالنامه نگاری پیوستند. نخستین سالنامه مشهد «دانش» نام دارد که تنها دو شماره آن در سالهای  1312  و 1313 خورشیدی منتشر شده و دارای اطلاعات کلی درباره ایران و  اطلاعات بومی  نظیر تاریخ، سلسه‎ها و امرای خراسانی  است. این مقاله ابتدا به شرح تاریخچه سالنامه نگاری در ایران و مفهوم امروزی آن براساس متون معتبر مختلف می پردازد. سپس سالنامه بهار را به عنوان نخستین سالنامه خراسانی که طرح آن ارائه اما اجرا نشد، معرفی می‌کند.  در ادامه بطور مفصل مشخصات ظاهری سالنامه دانش، مسئولان انتشار آن ، زمینه‌های پیدایش و هدف نشریه،  چگونگی محتوای مجله، وضعیت جذب آگهی و میزان تبلیغات و دلایل توقف سالنامه دانش ارائه شده است.

کلیدواژه‌ها


مقدمه

سالنامه‌نگاری در ایران پیشینه دیرینه‌ای دارد. «وقایع‌نگاری‌های سالیانه»  و دیگر برجای‌مانده‌ها نشان می‌دهد که نگارش سالنامه قبل  از ورود  کاغذ و چاپ در ایران معمول  بوده است. به عنوان مثال «کتزیاس» پزشک نامی در پرسیکا (اثر یونانی) از سالنامه‌های رسمی  ایرانیان به عنوان یکی از منابع  خود یاد کرده است» (قاسمی، 1386، ص9). اما سالنامه در ایران به مفهوم  امروزی با انتشار سالنامه ایران( در سال1290 قمری) و 37 سال پس از انتشار کاغذ اخبار ( چاپ1253 قمری) – که  نخستین نشریه اداوری چاپی ایران است- متولد شد. 

منظور  از سالنامه یا کتاب سال (year book) در زبان انگلیسی، کتابی است که در هر سال یک بار  منتشر می‌شود  و محتوای آن برگزیده‌ای از اطلاعات و اخبار سالانه کشوری، منطقه‌ای، استانی، شهری یا گروه(های) خاص مذهبی است.

فرهنگ‌های مهم فارسی مانند لغت نامه دهخدا (دهخدا، 1377،ج28، ص182) ، فرهنگ فارسی معین (معین، 1371، ج2، ص 1807)، فرهنگ عمید (عمید، 1389، ص650) و فرهنگ سخن (انوری، 1381، ج5، ص 2995)، سالنامه را «کتابی که در آن خلاصه اخبار و آمار یک سال را بنویسند» معنی کردند.

دانشنامه کتابداری و اطلاع رسانی (سلطانی و راستین، 1379، ص 186)، سالنامه را «پیایند  سالیانه حاوی شرح وقایع مربوط به یک موضوع خاص یا موضوع‌های گواناگون» بیان می‌کند.

بنابر فرهنگ روزنامه نگاری (محمدی‌فر، 1378، ص260) ، روزنامه نگاران سالنامه را  «نوعی کتاب یا نشریه ادواری مرجع که هر سال یک بار  منتشر می‌شود و اطلاعات مربوط به موضوع  یا موضوع های معینی را که در سال نشر آن اتفاق افتاده است مرور می‌کند» مشخص می‌نماید.

به هر حال سالنامه‌ها براساس رویکرد و هدف به  انواع  مختلفی دارد. از نظر گستره موضوعی به  عمومی و تخصصی و از نظر محدود جغرافیایی به انواع جهانی، منطقه‌ای، ملی، محلی تقسیم می‌شوند. 

 در این مقاله منظور از سالنامه، نشریه‌ای است که رویدادهای یک سال را دوباره مرور کند و سالانه منتشر شود.

«سالنامه ایران» نخستین سالنامه ایرانی است که به خط نسخ و  چاپ سنگی  در محرم 1290قمری برابر 1253خورشیدی به مدیریت اعتمادالسلطنه ( محمدحسن صنیع‌الدوله) در تهران منتشر شد. این سالنامه  تا سال 1324 قمری بطور مرتب هر سال ادامه یافت. البته از سال دوم به «سالنامه  دولت علیه ایران» تغییر نام داد.

دومین سالنامه در ایران با عنوان «سالنامه احصائیه  گمرکی ایران» به دو زبان  فارسی و فرانسوی و قطع رحلی در سال 1320قمری در تهران منتشر شد.

«سالنامه اداره کل پست ایران» و «سالنامه وزارت امور خارجه» سومین و چهارمین سالنامه‌های منتشره در ایران به ترتیب در 1329 و 1335 قمری چاپ شدند.

 پس از تهران در میان شهرستانهای کشور ابتدا شیراز در سال 1306 خورشیدی با انتشار  سالنامه مدرسه خیریه ابتدایی و متوسطه سلطانیه و بعد مشهد با نشر سالنامه دانش به جرگه سالنامه نگاری پیوستند.

درباره سالنامه دانش تاکنون  اطلاعات مختصری تنها در دو منبع مطبوعاتی وجود دارد. محمد صدر هاشمی در کتاب ارزشمندش؛ تاریخ جرائد و مجلات ایران (صدرهاشمی، 1363، ج2، ص 267)، فقط اطلاعات کوتاهی در حد یک پاراگراف درباره شماره دوم سالنامه دانش آورده است. حسین الهی نیز در کتاب روزنامه و روزنامه نگاری در خراسان (الهی، 1378، ص 232) سه سطر به درباره سالنامه دانش پرداخته است. بنابراین مقاله حاضر نخستین پژوهش مفصل درباره سالنامه دانش و سالنامه نگاری در خراسان است.

نخستین «سالنامه شهر مشهد»؛ «دانش» نام دارد که تنها دو شماره آن در سالهای  1312  و 1313 خورشیدی به صاحب امتیازی کتابخانه رحمانیان، نگارش باقر عاملی و با مدیریت نصر الله خان حسن زاده مستوفی منتشر شده و حاوی اطلاعات مفید و سودمندی درباره خراسان نظیر تاریخ، سلسه‎ها و امرای خراسانی بوده است. در این سالنامه همچنین مطالبی درباره مشاهیر علم، ادب، پادشاهان ایران و کشورهای دیگر، تصاویر برخی از  میدان‌های قدیمی و خیابان‌های مشهد و مقالات علمی، پزشکی و اخلاقی وجود دارد. این سالنامه در قطع جیبی منتشر شده و دارای تصاویر، جداول آماری و ضمائم بوده و برخی از مطبوعات آن دوره را نیز معرفی کرده است. برخی از مهمترین سالنامه‎هایی که بعد از سالنامه دانش در مشهد منتشر شده‌اند عبارتنداز: «سالنامه خراسان» به مدیریت عبدالحسین تهرانی در سال 1313خ، «سالنامه دبیرستان شاه رضا» در سال 1313خ، «سالنامه چمن» به صاحب امتیاز شمس المعانی دادستان و مدیری و سر دبیری علینقی سامی کرمانی در 1314خ، «سالنامه دبیرستان فردوسی» در 1315خ، «سالنامه شرق ایران» به همت عبدالباقی و قاسم طهرانیان در 1316 خ و «سالنامه آریان» به مدیریت ذبیح ا... قدیمی در سال 1317 خ.

کتابخانه آستان قدس رضوی به عنوان بزرگترین مرکز آرشیوی شرق کشور، تنها مرکز آرشیوی کشور است که دو شماره منتشره سالنامه دانش را نگهداری می‌کند. و آنچه در این مقاله نوشته شده نتایجی است که نگارنده با مطالعه صفحه به صفحه شماره اول (1312 خ) و دوم ( 1313 خ) این سالنامه و سایر منابع مطبوعاتی و  مکتوب مرتبط به دست آورده و سعی دارد نخستین تلاش‌های انتشار سالنامه نگاری‌خراسان را به نگارش درآورد.

 

تصویر 1: روی جلد  شماره اول سالنامه دانش

 

پیش از معرفی سالنامه دانش ابتدا باید به سالنامه بهار پرداخت که طرح آن ده سال قبل از سالنامه دانش ارائه شد و قرار بود پس از 15 ماه منتشر شود اما بنا به دلایلی – که بیان می شود- این امر اتفاق نیفتاد.

 

سالنامه بهار؛  سالنامه‌ ای در  حد طرح و اندیشه

ده سال قبل از انتشار سالنامه دانش  در مشهد، ابلاغیه‌ای درباره نگارش سالنامه‌ای مفصل  با نام سالنامه بهار  در جرائد خراسان منتشر گردید. آقای شیخ احمد بهار از روزنامه نگاران با سابقه خطه خراسان و  صاحب امتیاز روزنامه بهار بود  با انتشار آگهی یک صفحه‌ای  در روزنامه  فکر آزاد  جزئیات ساختار، هدف و زمان انتشار سالنامه بهار را چنین بیان کرد:

« ابلاغیه

 به واسطه داشتن چاپخانه کامل.. مایلم برای آخر هر سال انتشار جریده بهار مجموعه‌ای که حاوی  اصول ذیل باشد به نام سالیانه بهار انتشار دهم و از این راه خدمتی به هموطنان  و کمکی به تاریخ‌نویسان نموده باشم:

1-    حوادث مهم دنیا به نحو اختصار.   

2-     وقایه جاری مملکتی  از لشگری و کشوری.

3-    اسامی روسای کابینه‌ها و اعضای آنها  با شرح خدمت یا خیانت نمایان هر یک.

4-    آثار پارلمانی و قوانین  موضوعی و ضبط  اسامی نمایندگان پارلمان.

5-    آراء مهم و مفید که در آن سال  برای اصلاحات عمومی داده شد.

6-    اسامی جرائد و مدیران آنها و تشخیص اهمیت یا ابتذال هر یک.

7-    اسامی شهرها و حکام عمده ایران.

8-    اسامی نویسندگان و دانشمندان معاصر.

9-     اسامی مشاهیر باد ایران ( آنهایی که  در فساد و صلاح هر قسمتی وجودشان موثر است)

10-علماء معروف و متنفذ ایران در هر جا.

11-اسامی تجار مهم ایران در هر جا.

12-لشگرکشیهای مهم.

13-فتنه ها – آشوب.

14-بهترین اشعار خوب که در آن سال شنیده شده.

15-بهترین مقالات ادبی یا علمی.

16-کتبی که در آن سال به طبع رسیده.

17-اسامی اشخاص معروف که وفات کرده اند.

18-ارباب صنایع  معروف ایران.

19-موسسات جدیده اعم از دولتی و ملی.

20-اکتشافات علمی جدید.

21-آثار عتیقه که بدست آمده یا کشف شده.

22-امتیازات  و القاب درجات.

23-متفرقه.

علاوه  بر موضوع‌های  بالا هر موضوع قابل بحث و ضبطی  که متناسب باشد جمع آوری خواهد شد. سالنامه ما دارای  هزار صفحه ربعی یا پانصد صفحه نیم‌ورقی خواهد بود و البته مطالب سند و مدرک خود را هم خواهد نگاشت.

در این سالنامه در مواردی  که مقتضی بدانیم از طرف خود اظهار رای و عقیدتی  خواهیم نمود  و به علاوه مقالات  مفید و اشعار بدیعی از طرف خودمان مندرج خواده بود.

ما امسال از آخر قوس] آذر[ 1301 شروع به جمع آوری مطالب می‌کنیم  تا آخر قوس 1302 و از اول جدی]دی[ 1302 شروع به طبع و صحافی کتاب مزبور خواهیم نمود بطوری که روز  اول  حمل]فروردین[  1303 منتشر شود و در این مدت  سه برج آنچه مطلب جمع‌آوری شود متعلق به سال آتیه خواهد بود.

سال اول ما از تاریخ شروع تا انتشار پانزده ماه ولی سنوات دیگر از اول حمل ]فروردین[ الی اول حمل خواهد بود که نه ماه  به جمع‌آوری و سه ماه به طبع آن اشتغال خواهیم داشت.  شیخ احمد بهار» (روزنامه فکرآزاد،1341 قمری، ش 36، ص4).

آقای بهار ضمن  اشاره  به اینکه «ما یک تنه مرد این میدان نیستم»  از ارباب اطلاع و علاقمندان به بقای کشور مخصوصاَ  ارباب جرائد و مجلات تقاضای حمایت و همکاری می‌نماید.

علاوه بر روزنامه فکر آزاد، در مجله دبستان هم به انتشار سالنامه بهار اشاره شده است. سید حسن مشکان طبسی از روزنامه نگارن برجسته خراسانی و  صاحب امتیاز و مدیر مجله دبستان[1] ضمن انتشار خلاصه آگهی ابلاغیه سالنامه بهار  در مجله‌اش درباره  شخص بهار و اندیشه سالنامه‌نگاری وی چنین می‌نویسد :«...آقای شیخ احمد بهار که در هر چه خدمت  به وطن  و معارف شمرده شود بی‌اختیارند، مقصد بزرگی در نظر گرفته  و یک فکر عالی که هنوز در ایران بکر است مطرح کرده‌اند... بدیهی است که اینکار چه قدر دشوار و محتاج به سعی و زحمت بسیار است و فقط از کسی ساخته است که هم دارای  مطبعه باشد و هم دارای معلومات  کافیه و هم با معاریف بلاد مربوط و در خراسان  اینکار از ایشان ساخته است  و بس که همتی بلند دارند و هم سایر کار فراهم» (مجله دبستان، س1، ش1، صص 37-38).

«شیخ احمد بهار به علت نوشتن سرمقاله‌های تند و صریح علیه سیاستهای انگلیس در ایران  در روزنامه‌اش  در اوایل سال 1301 خورشیدی مورد خشم  دولت انگلیس قرار گرفت. برای همین انگلیسی‌ها از والی خراسان، احمد قوام السلطنه، خواستار تبعید بهار و توقیف روزنامه‌اش شدند ‌که بعد از چهل و پنج روز حبس در کاروانسرای هندی‌ها در مشهد، به تهران اعزام و از آنجا به خارج از کشور تبعید شد. بهار چند سالی را در شهرهای قفقاز و عثمانی، از جمله اسلامبول گذراند» (بهار و تفرشی، 1377، ص 24). اگرچه شیخ احمد بهار در زمان تبعید به نوشتن مقاله و انتشار آن در روزنامه های تهران پرداخت اما اندیشه تالیف و انتشار سالنامه بهار را نتوانست اجرا کند و سالنامه بهار در حد همان ابلاغیه ماند و هرگز به مرحله چاپ و انتشار نرسید.

بعد از گذشت 10 سال از ابلاغیه سالنامه بهار، آگهی انتشار سالنامه دانش در 6 بهمن 1311 خورشیدی در روزنامه اطلاعات (روزنامه اطلاعات،1311، س7، ش 1816، ص4)  به چاپ رسید.

معرفی سالنامه دانش

 

تصویر شماره 2: روی جلد شماره دوم سالنامه دانش

اولین انتشار سالنامه دانش ( تصویر شماره (1)) در سال 1312 خورشیدی به مدیریت  نصرالله  حسن زاده  مستوفی  در 231صفحه  به قطع جیبی با چاپ سربی در مطبعه نور مشهد  منتشر شد. قیمت مقطوع مجله بعد از انتشار 4 ریال ( به ضمیمه تقویم بغلی 6 ریال ) و قبل از انتشار ( پیش خرید) با یک تقویم بغلی چهار و نیم دینار  بود.  کتابخانه رحمانیان مشهد به عنوان ناشر سالنامه دانش، این مجله را در 2000 نسخه به طبع رسانید.

 

تصویر شماره 3: صفحه عنوان سالنامه دانش شماره اول.

صفحه عنوان  سالنامه دانش (تصویر شماره 3)، اطلاعات گوناگونی در کادرهای جداگانه دارد. کادر بالای صفحه عنوان:

«بیاموز و بشنو  زهر دانشی     بیابی زهر دانشی رامشی»،

 کادر پایین صفحه عنوان:

«هر آنرا  که دانش بود در نهاد      عزیز است خواه او جوان یا کهن

تو آنرا ببین که این سخن گفته است     ببین کو چنین گفته است این سخن»

روی صفحه عنوان:  «سالنامه دانش، 1312 ، از انتشارات  کتابخانه رحمانیان مشهد، حاوی مقالات عام المنفعه: علمی- اخلاقی- طبی- فکاهی- قوانین جاریه، به قلم  عده از فضلاء و دانشمندان تالیف و تدوین آقای نصرالله  خان حسن زاده مستوفی، قیمت بعد از انتشار: شش ریال، با اجازه رسمی وزارت  محترم  معارف طبع گردید، مشهد، مطبعه نور.»

حاشیه سمت راست و  چپ صفحه عنوان: «جایزه خریداران قبل از انتشار 200 ریال کتاب خواهد بود.»

دومین سال انتشار سالنامه دانش (تصویر شماره (3)) در 1313 خورشیدی برابر  1352-1353 قمری و مطابق 1934-1935 میلادی به نگارش آقای باقر خان عاملی  و موسسی و مسئولی  آقای نصرالله خان حسن زاده مستوفی  منتشر شده است. انتشارات کتابخانه رحمانیان  در مطبعه نور مشهد این شماره سالنامه  را در 5000 نسخه  به قیمت 5 ریال ( قبل از انتشار در تمام ایران) و 7 ریال بعد از انتشار چاپ نموده است. علاوه بر موسسه سالنامه دانش  و  کتابخانه رحمانیان، روزنامه چمن نیز در تهیه و انتشار شماره دوم سالنامه همکاری داشته است. جوایز قبوض  قبل از انتشار  سالنامه در دومین سال انتشار  1000 ریال در 8 سهم به صورت 500 ریال وجه نفد و 500 ریال کتاب تعیین شده بود.

سال دوم ( شماره دوم) سالنامه دانش در قطع جیبی و در دو قسمت ( قسمت اول 240 صفحه به نگارش باقر عاملی، قسمت دوم 97صفحه به ترجمه م. منصور) چاپ شده است. نصرالله حسن زاده مستوفی که در سال اول سالنامه دانش، نویسنده مطالب مجله بود در سال دوم آن فقط نظارت بر محتوا داشته و به نگارش مقالات نپرداخته است.

  با بررسی و مطالعه فهرست نشریات کتابخانه‌های مختلف کشور مشخص شد به جزء کتابخانه آستان قدس رضوی ( اسماعیل‌پور قوچانی، 1370، ج2، ص 92 )،هیچیک از آرشیوهای بزرگ ایران (کتابخانه ملی جمهوری اسلامی[2] ،کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران (آشوری، 1387)، کتابخانه مرکزی فارس (سودبخش، 1368)، کتابخانه مجلس شورای اسلامی (حیدری،1389) و (امیری، 1388)) نسخه‌ای از سالنامه دانش ندارند.

 

معرفی  مسئولان نشریه

*حسن زاده مستوفی

نصرالله حسن زاده  مستوفی  (تصویر شماره (4)) موسس و مدیر سالنامه دانش، نخستین فردی است که در صحنه پهناور خراسان  از نقطه نظر خدمت به عالم معارف در پرتو فکر روشنی  به انتشار سالنامه همت نمود. وی با وجود پیشآمدهای غیرمنتظره  از طرف کتابخانه رحمانیان در عرض دو سال (1312 و 1313)، انتشار سالنامه دانش را با جدیت پیگیری و به سرانجام رساند اما ادامه همکاری را به بواسطه گرفتاری‌های فوق العاده  اداری قبول نکرد (سالنامه چمن، 1314، ص 71).

 

 

تصویر شماره 4:  نصرالله حسن زاده مستوفی؛ موسس و مدیر سالنامه دانش

 

*باقر عاملی

«باقر عاملی فرزند محمد شیخ‏الحرمین، در 1291 در مشهد متولد شد. بعد از انجام تحصیلات ابتدائى و متوسطه وارد دانشکده‏ى حقوق شد و لیسانسیه در حقوق قضائى گردید. در 1316 به خدمت در دادگسترى درآمد و کم‌کم سمت های بالای قضائى را به ترتیب احراز نمود. از مهمترین سمت‌های وی  بازپرس، رئیس دادگاه، دادستان شیراز، دادستان کرمان، رئیس دادگسترى یزد، ریاست استیناف کرمانشاه، دادستان تهران، دادستان دیوان کیفر، ریاست کل دادگاه‏هاى دیوان کیفر، ریاست دادگاه‏هاى استان تهران، مستشار و رئیس شعبه دیوان عالى کشور بود. عاملی در 1334 دوره‏ى دکتراى حقوق را در دانشکده حقوق تهران در رشته‏ى حقوق جزائى طى کرد. در 1336 به معاونت پارلمانى وزارت دادگسترى منصوب شد و چند سالى در آن سمت بود. در انتخابات دوره‏ى بیست‏ویکم از تهران نماینده‏ى مجلس گردید و در انتخابات هیئت رئیسه نایب رئیس اول شد. در 1342 در کابینه‏ى منصور به سمت وزیر دادگسترى معرفى شد. در 1343 در کابینه‏ى امیرعباس هویدا همان سمت را داشت. در 1345 از وزارت کنار رفت. عاملى از قضات خوش‏فکر و با قریحه‏ى دادگسترى بود و هیچ یک از قضات در پنجاه سال اخیر مراحل قضائى را مانند او طى نکرده‏اند. از تالیفات او حقوق خانواده است که با مهارت و تسلط بر مبانى حقوق ایران تهیه شده است. سالیانى دراز در دانشکده‏ها و مدارس عالى تدریس مى‏کرد. با وجودى که وکیل درجه اول دادگسترى بود، هرگز وکالتى را قبول نکرد. در سال 1377 در مسافرتى که به آمریکا نموده بود در همانجا درگذشت» (عاقلی، 1380، صص 987-988).

 

کتابخانه رحمانیان

آقای محمد جوادزاده رحمانیان ناشر سالنامه دانش با توجه به مهر «کتابخانه رحمانیان» موجود در سالنامه (سالنامه دانش، س1، ص 223) ، این کتابخانه در سال 1346 قمری در مشهد تاسیس نمود.

«این کتابخانه ( کتابفروشی) دارای انواع  کتب کلاسی و ابتدایی  و متوسطه و کتب وزارتی  و اخلاقی- ادبی و رمانهای جدید و سالنامه ها و نقشه جات و کارت پستال های نقاشی  و برقی دورنما ایرانی و فرنگی و...  بوده است.

کتابخانه رحمانیان کمال جدیت  و همراهی را با معارف پروران داشته و علاوه بر موارد بالا، همه قسم لوازم تحریر و تمبر و دفاتر تجارتی و غیرتجارتی  و کارتن به قیمت مناسب به مشتریان عرضه نموده و همه قسم کار سفارشی قبول می‌کرده است» (سالنامه دانش، س1، ص 230).

نمایندگان و فروشندگان سالنامه دانش علاوه بر مشهد در شهرهای طهران،  تبریز، اصفهان،  خوانسار، کرمانشاه، رشت، شیراز،  بیرجند، قزوین، شاهرود، سبزوار، قوچان،  تربت حیدریه، بجنورد و نیشابور نیز بطور مستقیم به توزیع و فروش آن پرداختند.

«کتابخانه رحمانیان در زمان خودش  تنها کتابخانه در شرق ایران بود برای طبع و نشر مطبوعات (مانند روزنامه چمن) و کتب سرمایه کافی داشت» ( سالنامه دانش، س2، پشت جلد).

برخی از کتابهای منتشره کتابخانه (کتابفروشی) رحمانیان عبارتند از: زبده المصائب جانسوز/ اثر طبع محمد نهاوندی، کلید رستگاری در پیرامون یاوه‌نگاری بی‌خردان/ فرآورده حسن مظفری معارف، رهنمای خوشبختی: شرح کلمات قصار حضرت امیر (ع)/ تالیف و اقتباس حسن مظفری معارف، خزائن الشهداء و الاشعار/ محمد جودی الثانی خراسانی، دعانامه و نفرین‌نامه/ اثر کفاش خراسانی، نمایشنامه در راه آزادی/ موسی پهلوان.

علاوه بر افرادی که در بالا نام آنها ذکر شد افرادی دیگری  برای انتشار سالنامه دانش همکاری نمودند. مستوفی موسس و مدیر سالنامه دانش ضمن تشکر از کمک آنها و معذرت به دلیل عدم درج عکس و شرح زندگی ایشان در سالنامه‌اش، آنها را چنین معرفی می‌کند:

«آقای آیتی و  آقای  میرزا حسین خان توفیق، و سایر جرائد  و مجلات مرکز ولایات و آقایان  آقای میرزا علینقی خان سامی کرمانی و آقای بدیع صمیمی» (سالنامه دانش، س2، ضمیمه، ص ]1[).

 

زمینه‌های پیدایش و هدف مجله

حسن زاده مستوفی حوادثی را که موجب تاسیس سالنامه دانش شد، چنین می‌نگارد:

«در این زمان که توجه  عامه به مدارج معارفی قرائت و مطبوعات متمایل است، نگارنده  بر حسب خواهش جمعی از دوستان  و تشویق  و حس جبلی  بعضی آقایان محترم با وجود بضاعت استعداد علمی و عدم رشادت قلمی به تالیف و تدوین این نامه مبادرت ورزید...اما بعد این نامه  که امسال اولین سال تاسیس و شروع به انتشار می‌نماید امیدوار است.. نظر توجه  معارف پژوهان به ویژه آقایان  عظامی که از انتشار  این قبیل  مطبوعات استفاده  می‌نمایند همواره به انتشار  خود ادامه  دهد.

آقای جوادزاده مدیر و موسس کتابخانه رحمانیان غفلتاَ  تصمیم‌شان را اظهار داشتند  و آنطوری که  بتوان در مدت فراغت مقالات عالی تهیه نمود ضیق وقت مجال نداد. لذا در این مدت قلیل مجاهدت خود را به هیچوجه  در مزیت مندرجات این نامه مضایقه نداشته  و تا آنجا که نگارنده  توانسته است بر ترغیب و برجستگی و مزیت مطالب مختلفه و تهیه مقالات عام‌المنفعه و جمع آوری دویست فقره حکایات فکاهی و تدوین و انتخاب ادبیات و رباعیات فریده و حتی‌المقدور نشر و طبع  مقالات و مباحث طبی و علمی  و اخلاقی و فراهم نمودن  گراورهای  زیبنده ]تلاش نموده است[» (سالنامه دانش، س1،صص 1-2).

موسس و مدیر سالنامه دانش، هدف اصلی از انتشار سالنامه را «ابلاغ مطالب علمیه  ادبی و اجتماعی  به ویژه اطلاعات حومه ارض اقدس» بیان می کند (سالنامه دانش، س1، ص207).

سالنامه دانش در دومین سال انتشارش با هدف «قدمی در راه معارف و خدمت نسبت به مطبوعات و ابناء وطن»  به جامعه معرفی می شود (سالنامه دانش، س2، ص2).

باقر عاملی نگارنده دومین سال سالنامه دانش، سالنامه را نماینده احساسات جوانان خراسان پنداشته  و اظهار امیدواری می‌نماید که مورد قبول خاطر هموطنان قرار گیرد (سالنامه دانش، س2، ص2).

 

محتوای نشریه

سالنامه دانش در اولین سال انتشارش (1312خورشیدی) دارای مقالات  علمی، پزشکی، اخلاقی، حقوقی و چند تصویر است.  چیدمان مطالب مختلف مجله (صفحه آرایی) جالب توجه است؛ بطوری که عمده صفحه‌های سالنامه با چهار نوع مطلب متفاوت به چهار قسمت تقسیم شده است (تصویر شماره (5)). اولین قسمت هر صفحه که تقریباَ نیمی از صفحه را دربرمی‌گیرد مقالات طولانی در حوزه‌های اسلامی، ملی، طبی، اخلاقی است. بخشهایی از یک مقاله ار قسمت اول برای آشنایی بیشتر با سبک و محتوای نشریه:

« مبحث طبی

به قلم آقای دکتر فتحعلیخان مسیح السلطنه

سوء هضم-  مرض هضم یکی از امراض شایعه است به ویژه در مشهد که عامه آنرا ترشاب و تخمه و بعضی آنرا پوده  گویند. این مرض به اصطلاح  علمی عبارت است از ازدیاد ترشحات اسیدی  معده در هنگام هضم و علت  آن پرخوری و

 

 

 

 

تصویر شماره 5: صفحه ای از سالنامه دانش شماره اول.

 

افراط در شرب الکل و ادویه جات تند و مشروبات سرد  و عادت به تند غذا خوردن  و نجویده  فرو بردن غذا است و در بعضی اشخاص ضعف قوای دماغی و خستگی روحی و غم و غصه شدید  باعث  آن می گردد و چون اکثر اهالی مبتلا هستند در خصوص علائم و اختلالات معدی که بواسطه سوء هضم حاصل می گردد از قبیل معده و سوزش اطراف معده و  فساد دندان و فقدان  هضم بعضی اغذیه و عوارض و تشنج  و یبوست و کمی  حموضت در ادار و ازدیاد فضات در بول محتاج به شرح نیستیم. لکن قارئین محترم را متذکر می سازد که این مرض گاهی موقتی و گاهی  مکرر بروز نموده و بالاخره دائمی  می گردد و هر گاه معالجه ننمایند  ممکن است منتهی  به قرحه معده  خطرناک  و یا مریض را لاغر  کرده و متدرجاً ضعیف و علیل سازد.  این مرض گاهی بواسطه تغییرات هوا و یا تغییر در عادات زندگانی تخفیف و یا بکلی بهبودی حاصل می نماید...» (سالنامه دانش، س 1،  صص 13-14).

قسمت دوم که معمولا یک سطر از صفحه است قوانین حقوقی شامل قانون ازدواج مصوب 23 مرداد ماه 1310 خورشیدی، قانون طرز جلوگیری از تصرف عدوانی که در تاریخ 14 و 18 اردیبهشت 1309 به تصویب مجلس شورای ملی رسیده است: بخشهایی از قوانین مندرج در سالنامه برای نمونه در زیر آمده است:

«قانون ازدواج مصوب 23 مرداد ماه 1310 شمسی

 ماده اول- در حوزه های  که وزارت عدلیه معین و اعلان می نماید هر ازدواج و طلاق که وقوع یابد در یکی از دفاتری که مطابق نظامنامه های وزرات عدلیه تنظیم می شود باید به ثبت برسد. در صورتی که مجرای صیغه مزاوجت یا طلاق دارای چنین دفتری نباشد شوهر مکلف است تا بیست روز پس از وقوع عقد  یا طلاق به یکی  از کسانی که دارای دفتر فوق الذکر هستند رجوع کرده قباله مزاوجت یا طلاق نامه به ثبت برساند و الا یک ماه یا دو ماه حبس تادیبی محکوم خواهد شد...» (سالنامه دانش، س 1،   صص 6-13).

قسمت سوم که حدود 8 سطر و کمی بیش از یک چهارم صفحه است. متون کوتاه نثر یا نظم با محتوای فکاهی، اندرز، معما: فکاهی «دماغ بزرگ» برای نمونه در ادامه درج شده است:

«دماغ بزرگ

مردی  از اهل  قزوین دماغ بسیار بزرگی  داشت و خواستگار زن مقبولی شد در ضمن تعریف خود می گفت من مرد صبوری هستم. زن گفت البته اگر صبوری نبودی در مدت این پنجاه سال این دماغ  بزرگ را نمی‌توانستی نگاه داری کنی» (سالنامه دانش، س 1،  ص 21).

قسمت چهارم که سه سطر حجم دارد. بیشتر رباعی یا اشعار دو بیتی از شاعران مشهوری مانند فردوسی، ابن یمین، جامی با محتوایی امید و نشاط افزایی: «رفیق زمانه» نمونه ای مطالب قسمت چهارم سالنامه دانش در زیر ملاحظه کنید:

«رفیق زمانه

 تملقات رفیقان این زمانه با تو          برای بردن مال است و کندن جیب است

زحال این رفقا بشنو از امین یمین       هزار بازی میمون برای یک سیب است

                                                                               این یمین» (سالنامه دانش، س 1،  ص 24)

 

 عکس محمدولی اسدی؛تولیت وقت آستان قدس رضوی و عکس دبستان متوسطه شاه‌رضا مشهد از جمله تصویرهای مهمی از تاریخ مشهد است که در سالنامه دانش  شماره اول وجود دارد.

تقویم هفته به هفته  سال 1312 با ذکر روز و ماه و سال شمسی، قمری و میلادی 53 صفحه ( یک چهارم کل صفحه های سالنامه را تشکیل می دهد. در هر صفحه تقویم، علاوه برابری های مختلف هر روز، ستونهای برای وقایع و یادداشتها و دخل  و خرج ارائه شده است. مطالب دنباله‌دار حقوقی و اشعار دوبیتی و رباعی بخشی دیگر از هر صفحه تقویم این سالنامه را دربرمی‌گیرد.

سال اول سالنامه دانش در روزهای نزدیک به عید نوروز 1312در سطح مشهد و کشور در اختیار علاقمندان قرار گرفت. نخستین مطلب این سالنامه مقاله‌ای درباره «عید نوروز و اسلام» است:

«عید نوروز در اسلام نیز محترم است

نوروز  تاثیرات مهم در طبیعت  موجودات دارد. هر کسی طبعاَ مجبور است فصل بهار را که نوروز اولین  روز او را ارائه می‌دهد به جان و دل استقبال نموده و تا اندازه هر کسی مقید است که در این خجسته  روز آرایشاتی  به وضع زندگانی حیات شخصی خود داده  و عائله  بستگان خود را نیز از  آن آرایشات  بهره‌مند نماید. اطفال و کودکان هم به ورود این جشن خوشدل و امیدوارند.  چه می‌دانند اولیای  آنها  هر قدر در سایر اوقات  نسبت با نان لاقید بوده قطعاَ در این موقع تغییر مسلک داده و سرور و خورسندی آنها را فراهم و عواطف خود را تجدید می‌نمایند. این تاثرات  به عالم بشری  اختصاصی نداشته بلکه در سایر موجودات نباتی  و حیوانی نیز رسوخ دارد.  نوروز اولین روزیست  طبیعت با بروز برگ و شاخه  و گل و ریاحین در خود احساس طرب نموده و اطفال عزیز خود را ظاهر  و شروع به پرورش  و جلوه دادن آنها می‌نمایند. ایرانی  در این مرحله  یعنی ابراز احساسات سرشار  نسبت به این روز نسبتاَ یک نوع  تخصصی برای خود قائل است و این روزها  برای تمام مدت سال آرزو می‌نمایدو این را موثر تاریخی و شواهد عظمت نژادی و استقلال مملکت خود می‌دانستند.

 در اطراف این افتخار قرونی بر فرزند ایران گذشته و در خلال تطورات روحیه این مباهات و تظاهرات  روز افزون دارای اهمیت  گردیده و بالاخره در اعماق روح ایرانی به ویژه کسانی که کمتر احاطه  به زوایای تاریخ دارند چنین مرتسم]رسم[ شده که نوروز از آن اوست و او از آن نوروز و در تعقیب این نظریه  است که اغلب از ایرانیان در سرلوحه تبریکات متبادله بین خود به نام جمشید ابتداء نموده.... » (سالنامه دانش، س 1، صص 5-6).

در اولین سال انتشار سالنامه دانش تنها دو  مطلب درباره مشهد وجود دارد که از نظر تاریخی مهم است و در منبعی دیگری ذکر نشده است، بدین لحاظ در زیر آمده است :

«مشهد و وکیل اباد

وکیل آباد که در مسیر  جاده کوهستان یعنی ییلاقات  واقع است کمتر کسی است  که آنجا را ندیده باشد زیرا  عاطفه و نوع خواهی حضرت مستطاب  آقای حاجی محمدحسین ملک مستلزم این  است که افراد خصوصاَ اهالی خراسان  از تماشای و سیاحت مناظر دلربای  آنجا غفلت نورزیده باشند و با وصف این ایام تابستان  را شبی نیست  که در آنجا عده برای تفریح  زیست ننمایند و این قسمت مسلمی است  که وکیل آباد  بر اثر  شوق جناب معظم له مذکور از زیباترین  و باصفاترین  نقاط تفریحی این مرز است. از جمله مناظری که جلب توجه  می‌نماید یکی آبشاری است که از ارتفاع  30 ذرع ساری و جاری می‌باشد و مناظر دیگری  هم دارد و علاوه  بر اینها  برای آسایش آقایان  متفرحین  تلفون نیز دائر است ( شنیدن کی بود مانند دیدن)

... آقای میرزا حسین خان توفیق در موقع شرفیابی و زیارت امام علیه‌السلام به قصد تفریح به آنجا عزیمت نموده و قطعه زیر سروده‌اند:

در خراسان باصفاتر از وکیل آباد نیست     در همه کون و مکان  خوشتر از آن بنیاد نیست

آبشاری اندر آنجا ساخته پور ملک            کوبه سیحون و نه جیهون  و شط بغداد نیست

می‌چرند آهووشان آزاد  در آن سرزمین      چون در آنجا  کید و شید و حیله صیاد نیست» (سالنامه دانش، س 1،   صص93-94).

«مقبره خواجه ربیع

در میان باغی واقع شده  که از دروازه نوغان مشهد تا آن باغ شش هزار و هفتصد قدم است و قبه  عالی با تکلفی بر بالای  تربت خواجه ساخته شده  و اصل بقعه  را از داخل بر وجه  تربیع طرح ریخته‌اند  و از هر قسمی دو شاه‌نشین در هم اخراج نموده‌اند و از این جهت درون  بقعه دوازده ضلع  بهم رسانیده است و بانی این عمارت  شاه عباس الحسینی الموسوی الصفوی بوده در هزار و سی یکم هجری» (سالنامه دانش، س 1، صص 119-120).

از جمله مقالات مهم سالنامه دانش،  مقاله‌های سوء هضم (سالنامه دانش، س 1، صص 13-15)، مرض شاربن (سالنامه دانش، س 1، ص 62-63) و مبحث طبی- حفظ الصحه زنان: ضرر بزک کردن و استعمال پودر (سالنامه دانش، س 1، ص 128-131) به قلم آقای مسیح السلطنه «مدیر و صاحب امتیاز مجله طب کنونی؛ نخستین مجله پزشکی خراسان،  در سال 1329 قمری است» (الهی، 1378، ص 74) که از وی در هیچ منبعی مقاله‌ای وجود ندارد.

مطالعه و بررسی اولین سال انتشار سالنامه دانش نشانگر دیدگاه کشوری به جای تامین نیازهای اطلاعات بومی مسئولان آن در گردآوری و تدوین مطالب سالنامه است بطوری که- همانطور که در بالا به آن پرداخته شد- کمتر از ده درصد صفحه های مجله به خطه خراسان مربوط است. اما این نقص در دومین سال انتشار سالنامه دانش کاملاَ برطرف شده است.

سالنامه دانش در دومین سال انتشار دارای اطلاعات زیادی درباره سرزمین خراسان نظیر تاریخ، سلسه‎ها و امرای خراسانی، مطالبی درباره مشاهیر علم، نام آوران ادب، شرح زندگی پادشاهان ایران و کشورهای دیگر و  تصویرهایی برخی از  میدان‌های قدیمی و خیابان‌های مشهد و  مقالات علمی، پزشکی و اخلاقی است. این سالنامه در قطع جیبی منتشر شده و دارای تصاویر، جداول آماری و ضمائم بوده و برخی از مطبوعات آن دوره را نیز معرفی کرده است.

 شماره دوم سالنامه دانش از دوقسمت مجزا تشکیل شده است. قسمت اول که تالیفی است و دارای سرفصل‌های مهم است. نظر به اهمیت آنها و نبود منبع مطبوعاتی در آن مقطع زمانی در خراسان، برخی از تیترهای مطالب سالنامه به شرح زیر ارائه می شود:

تاریخ مختصری از خراسان به قلم باقر عاملی (شامل وضعیت جغرافیایی خراسان، خراسان در ازمنه تاریخی، سلسله های مهمی که از خراسان  در تاریخ ظهور کرده‌اند، پادشاهان مهم خراسان در تاریخ ایران،  خراسان در ادبیات ایران، خراسان در تمدن ایران)،  میتوان بزرگ شد  به قلم باقر عاملی (شرح زندگی بزرگان عالم ایران و 

تصویر شماره 6: صفحه ای از سالنامه دانش شماره دوم.

جهان: افرادی مانند فردوسی، ابوعلی سینا،  شکسپیر، ویکتور هوگو و ادیسون)، بحث تعلیم و تربیت نگارش باقر عاملی (لزوم  مربیان ورزیده در اصول زندگانی در جامعه)، خیام، حفظ الصحه: مبحث طبی (سرطان اقتباس از مجله دواسازی عصر حاضر[3] ) صنعت سینما در عالم اقتصاد، اخبار مهم خارج کشور در سال 1933 میلادی، متن کامل قرارداد  جدید نفت بین ایران و انگلیس، هیئت محترم دولت ایران، آقایان نمایندگان خراسان در مجلس مقدس شورای ملی، تشکیلات  ادارات دولتی خراسان (شامل تشکیلات اداره مالیه  ایالتی خراسان، تشکیلات اداره معارف خراسان، تشکیلات اداره عدلیه اعظم خراسان، تشکیلات اداره ثبت اسناد و املاک ایالتی خراسان، تشکیلات نظمیه ناحیه شرق، اعضای اطاق تجارت مشهد، اداره پست و تلگراف مشهد و ولایات، موسسات صحی(بهداشتی) خراسان، ، آقایان محترم اطباء خراسان)، ورزش(تاریخ ورزش، ورزش در ایران)، آرامگاه فردوسی،  فهرست اعیاد و جشنهای  قسمت اداری و عمومی – سوگواریهای قسمت اداری و عمومی در سالنمای ( تقویم ) 1313 خورشیدی.

 

 

تصویر شماره 7: صفحه ای از سالنمای 1313 موجود در سالنامه دانش شماره دوم.

سالنمای (تقویم) 1313 دانش  در110 صفحه ( تقریباُ نیمی از حجم قسمت اول سالنامه) است. در هر صفحه هشت روز سال با برابری‌های خورشیدی، قمری و میلادی وجود دارد. همچنین ستون‌های برای اذان صبح، نصف النهار و ظهر حقیقی برای مشخص شدن اوقات شرعی، ستون توقیعات برای نشان دادن مناسبت‌های روزها و ستون یادداشت برای نوشتن مورد خاصی در هر روز تقویم در نظر گرفته شده است. بعد از پایان هر ماه خورشیدی پنج صفحه سفید شامل گزارش ، صورت دخل و خرج ، یادداشتهای متفرقه و ثبت مکاتیب رسمی برای نوشتن یادداشت‌های صاحب سالنمای 1313 دانش  وجود دارد.

علاوه بر متن در قسمت اول سالنامه دانش منتشره 1313 خورشیدی هشت عکس مربوط به شهر، ورزشکاران و مقامات مشهد چاپ شده است که از نظر تاریخی ارزشمند است:  عکس مشهد- میدان ارگ ،  عکس مشهد- قسمت داخلی اداره جلیله ایالتی، عکس مشهد- خیابان خسروی و پهلوی،  عکس مشهد- عمارت هتل پارس، عکس مشهد- خیابان پهلوی، عکس شاگردان ورزشکار مدرسه  متوسطه دانش مشهد، عکس ورزشکاران کلوپ خیام عکس مقامات مشهدی شامل آقای فرخ، معاضد، موتمن، اسدی،  داور، بهزاد و شوشتری.

قسمت دوم شماره دوم سالنامه دانش را  م. منصور در 97 صفحه از منابع مختلف  غیرفارسی ترجمه کرده است. محتوا و صفحه آرایی مطالب این قسمت از  دومین سال انتشارسالنامه دانش مانند اولین سال آن است. یعنی بطور کلی  مطالبی در موضوع‌های علمی، ادبی، حقوقی،  بهداشتی، ورزشی، تاریخی، طبی، فکاهی،  طنز و آشپزی  و بطور خاص مقالاتی درباره  زندگی نامه بزرگان عالم، زندگی نامه حاجی ملاهادی سبزواری،  کلیات جغرافیای ایران (شامل فوائد جغرافی، وضعیات تاریخی ایران، حدود ایران قدیم، حدود  سیاسی ایران، کوهها، کویرها، جلگه ها، رودها، دریاچه ها، دریاها و خلیج ها، سواحل و پیش آمدگیها، جنگلها)، مذاهب، جمعیت ایران و جمعیت شهرها دارد. همچنین چند عکس از مسجدهای قزوین در قسمت دوم سالنامه دانش چاپ 1313چاپ شده است.

 

اعلانات (آگهی) مجله

سالنامه دانش در هر دو شماره منتشره‌اش آگهی دارد. در سال اول سالنامه دانش از 231 صفحه کل نشریه، 8 صفحه انتهایی آن آگهی است که کاغذ آن صورتی و متفاوت به بقیه متن است. جریده ایران، روزنامه اطلاعات، جریده فریده توفیق، جریده امید، روزنامه کثیرالانتشار یومیه بهار، جریده فریده آزادی، جریده کهن سال نامه چمن، مجله پهلوی، کلاس مشق عالی موسیقی حاجی علی حاجی پور، حمام میرزا علی نقی، نامه بازپرس قزوین،  کتابخانه شرکت مطبوعات، کتابخانه رحمانیان و چائی لاهیجان عنوان‌های آگهی‌های  موجود در شماره اول سالنامه دانش است.

در دومین سال سالنامه دانش در  صفحه های میانی قسمت اول و   کل ضمیمه سالنامه دانش آگهی آمده است. صفحه‌های 116  و 117 به ترتیب با عکس و شرح زندگی آقای سیف پور فاطمی؛ صاحب امتیاز مجله باختر  و عکس و شرح کوتاهی از زندگانی‌ آقای سید محمد تقی واحدی مدیر مجله دعوت اسلامی با کاغذی همسان بقیه محتوای، دو صفحه آگهی قسمت اول شماره دوم سالنامه دانش است.

ضمیمه سالنامه دانش، چهارده صفحه  آگهی ( بدون صفحه شمار با کاغذ زرد رنگ نامرغوب متفاوت از کاغذ سفید و اعلای متن) است که در انتهای قسمت اول و قبل از آغاز قسمت دوم قرار دارد. عنوان آگهی‌های این ضمیمه سالنامه دانش عبارتند از : نمکدان، روزنامه ادبی توفیق، مغازه راد- ناصریه طهران، عکس و شرح حال آقای میرزا علی اکبر پیروی، موسسه وحدت مشهد، عکس وشرح زندگی آقای میرزا محمد اسماعیل جاوید کازرونی،  موسسه مطبعه نور، شعبه مطبعه نور، عکاسخانه خوب در مشهد، موسسه کریمیان اقبال، سینما ملی، کتابخانه سعدی تبریز، کتاب مسائل شیمی مقدماتی، حمام نصرت الملک، کارخانه سیگارت طلوع شرق.

قیمت آگهی‌های مندرج در شماره اول سالنامه دانش مشخص نیست. اما پیش از انتشار  شماره دوم نشریه، مسدولان سالنامه دانش ضمن تذکر به مشتریان و اهالی خراسان درباره چاپ دومین سال سالنامه دانش با طرز عالی و گراورهای جدید و مطالب برجسته، خطاب به عموم آقایان تجار و مغازه داران و صنعتگران اعلان می‌کنند که «از تیرماه 1312 اعلانات تجارتی و غیر تجارتی قبول و برای هر صفحه 30 ریال و هر سطری 3 ریال درج خواهند نمود» (سالنامه دانش، س، ص224). افزایش دو برابری آگهی های سالنامه دانش در شماره دوم نسبت به شماره اول با توجه به سابقه نشریه منطقی است.

 

تبلیغات  نشریه

مسئولان سالنامه دانش برای اطلاع رسانی درباره نشریه خود از روزنامه‌های اطلاعات و آزادی استفاده کردند. نخستین آگهی درباره اولین سال انتشار سالنامه دانش مشهد در روزنامه اطلاعات در تاریخ 6 بهمن 1311 خورشیدی منتشر گردید:

«سالنامه دانش مشهد

این سالنامه  که در فروردین  1312 در مشهد منتشر خواهد  شد دارای مقالات  علمی، ادبی، اخلاقی،  فلسفی، فکاهی، اجتماعی، طبی و قوانین جاریه  می‌باشد.  مطالعه  آن برای عموم  لازم است... قیمت قبل از انتشار  با یک سالنامه بغلی چهار ریال و پنجاه دینار و بعد از انتشار 6 ریال می باشد. قبوض و جوائز قبل از انتشار سالنامه  را از کتابخانه رحمانیان مشهد بخواهید» (روزنامه اطلاعات، 1311، س7، ش 1816، ص4).

این آگهی به جز تاریخ بالا، سه بار دیگر نیز در روزنامه اطلاعات در روزهای 11، 13 و 15 بهمن  تکرار شد.  روزنامه اطلاعات به لحاظ شبکه وسیع توزیع در سطح کشور و محبوبیت عمومی  و سابقه خوبی داشت بطور قطع انتخاب درستی برای معرفی سالنامه دانش بوده است.

روزنامه آزادی؛ نشریه خراسانی دومین جریده‌ای است که برای آگهی شماره اول سالنامه دانش برگزیده شده است. آگهی «قبوض قبل از انتشار سالنامه دانش» (روزنامه آزادی، 1311، س 7، ش 674، ص 2)  با مضمون تقریبی آگهی مندرج در روزنامه اطلاعات- که متنش در بالا آمده است- به  شرح مزایای  سالنامه  در تاریخ 11 بهمن 1311 در روزنامه آزادی منتشر شده است. این آگهی به لحاظ گستره توزیع استانی روزنامه آزادی  در خطه خراسان و پوشش نسبی جامعه مخاطب سالنامه دانش،  از 11  بهمن  تا آخر اسفندماه 1311 ده بار در روزنامه یاد شده تکرار شد.

سالنامه دانش هم برای تبلیغات و افزایش فروش نشریه  در شماره های بعد و   بنا بر قولی که در آگهی قبوض قبل از انتشارش شماره اول سالنامه داده بود اسامی برندگان را با ذکر نام و چاپ عکس معرفی کرد:

«جوائز قبوض قبل از انتشار  اولین سال سالنامه  دانش در تاریخ 15 شهریور  ماه 1312 در اداره  سالنامه  با حضور عده ای  از خریداران  و کارکنان  سالنامه کشیده شد. اینک دو نفر برندگان جوائز  را به مشتریان محترم معرفی می نمائیم: نمره 486،  برنده مبلغ 100 ریال از  مشهد- آقای میرزا احمد خان باقی و نمره 952، برنده مبلغ 100 ریال از  اطهران – آقای میرزا علی اصغر خان سعادت» (سالنامه دانش، س 2، ضمیمه، ص ]14[ ).

تبلیغات برای شماره دوم سالنامه نسبت به شماره اول کمتر بود. بطوری که آگهی انتشار شماره دوم سالنامه دانش فقط در روزنامه اطلاعات به تاریخ 30 و 31 اردیبهشت دو بار آمده است:

«دومین سالنامه دانش

حاوی مقالات  عام المنفعه . قوانین جاریه. اطلاعات  دوائر رسمی با گراورهای زیبا به ضمیمه یک جلد تقویم کوچک بغلی  منتشر گردید» (روزنامه اطلاعات. 1313، س8، ش2191، ص2).

با بررسی روزنامه خراسان در زمان انتشار  شماره دوم سالنامه دانش آگهی اطلاع رسانی این نشریه یافت نشد.

 

توقف مجله

  اگرچه  قرار بود «همه ساله سالنامه  دانش با کاغذ خوب و گراورهای  جدید و مطالب برجسته  و جلدهای عالی  به طبع برسد و در تیرماه هر سال به فروش برسد» (سالنامه دانش، س 1، پشت جلد)،  اما این سالنامه بعد از دو شماره برای همیشه متوقف گردید. البته بحث توقف سالنامه بعد از انتشار شماره اول به علت اختلاف میان آقای حسن زاده مستوفی؛ مولف سالنامه  و کتابخانه رحمانیان؛ ناشر سالنامه حتی در مطبوعات بطور جدی مطرح شد .

مولف سالنامه دانش در نامه‌ای برای روزنامه بهار  ضمن پرداختن به انگیزه انتشار سالنامه دانش، دلیل توقف انتشار شماره دوم  نشریه چنین توضیح می‌دهد :« بنده  بر اثر  ذوق فطری و حس جبلی  از سنین طفولیت  به قرائت  و نظارت  در مطبوعات  عشق و علاقه  مخصوصی داشته  و جز کتاب در مقابل  خود رفیق و مصاحبی نداشته‌ام و در روی این اصل  هر وقت  کتاب یا مجله  یا روزنامه‌ای تازه  در خراسان  طبع  و نشر می‌شد باعث شعف و مسرت  من می‌شد و پیوسته  انتظار داشتم  که در خراسان  با داشتن نویسندگان  فاضل، مجلات و کتب مفید  آبرومندی طبع و نشر گردد و  لااقل اگر به  نشر مجله موفق نیایند و یا در اثر  موانع  مالی دوام  پیدا نکند  لااقل  به انتشار  یک سالنامه آبرومندی  مبادرت  کنند و این سالنامه کمکی به ترقی و تنویر  افکار توده  این مرز و بوم بنماید. بدیهی  است کسی که انواع کتب و مجلات  و سالنامه‌ها را خریداری  کند باز از  خریداری  مجله و سالنامه‌ای که در خراسان  منتشر شود  مستغنی نخواهد بود؛ زیرا هر تالیفی و هر نوشته  تازه‌ای  رایحه نوینی دارد.

سال گذشته  در اثر این افکار  به تالیف  و نشر سالنامه‌ای به اسم دانش مبادرت  کردم ولی امسال بواسطه  گرفتاری  و تراکم  مشاغل اداری به تدوین  و تالیف آن موفق نشده و خیلی متاسف  بودم  تا آن که  مقصود خود را به بعضی  از همقطاران  محترم اظهار  کرده و تقاضای ادامه انتشار  سالنامه را در خراسان  نمودم  و خوشبختانه خواهش بنده پذیرفته  شده و به تدوین  و تالیف  سالنامه خراسان اقدام شد.. انتشار سال دوم سالنامه دانش بی‌مورد  است زیرا مولف  سالنامه بنده هستم و انتشار آن  بدون اجازه  اینجانب مورد قانونی داشته و طبق مقررات تعقیب خواهد شد» (روزنامه بهار، 1312، س 17،  ش 26، ص 2).

حسن زاده  مستوفی، مولف سالنامه دانش برای اطمینان خاطر مخاطبان سالنامه‌اش  در روزنامه‌ای سه بار آگهی عدم انتشار سال دوم سالنامه دانش را چاپ نموده و علاقمندان نشریه را به سالنامه خراسان راهنمایی می‌کند: «راجع به سالنامه

بواسطه تراکم  امور اداری و گرفتاری‌های شخصی اینجانب  امسال سالنامه  دانش منتشر نخواهد شد.  علاقمندان  به مطبوعات  از مندرجات  سالنامه خراسان  استفاده  نمایند. مولف سالنامه دانش- ن. ح. مستوفی» (روزنامه بهار، 1312، س 17، ش36، ص2).

با تمام سختگیریهای که مولف سالنامه دانش درباره شماره دوم آن نشان داد پس از مدتی به چاپ آن رضایت داد چون پس از دو ماه از انتشار آگهی عدم انتشار سال دوم سالنامه دانش در روزنامه بهار، در بهمن ماه 1312 خورشیدی آگهی انتشار شماره دوم سالنامه دانش در روزنامه اطلاعات منتشر می شود.

در سال دوم  انتشار سالنامه دانش حسن زاده  مستوفی به عنوان موسس و مسئول، باقر عاملی نگارنده قسمت اول سالنامه و م. منصور مترجم قسمت دوم سالنامه است. به نظر می‌رسد به دلیل انتشار سالنامه‌های نفیسی مانند خراسان، چمن و دبیرستان شاه رضا در سال 1314 خورشیدی، تعدد همکاران در تنظیم مقالات سالنامه و بروز اختلاف جدی میان  حسن زاده مستوفی با کتابخانه رحمانیان درباره انتخاب و نگارش مطالب  سالنامه دانش، ادامه انتشار سالنامه یاد شده برای همیشه متوقف شد.



[1] . برای اطلاعات بیشتر درباره مجله دبستان و مدیر آن به مقاله « دبستان؛ نخستین مجله ادبی خراسان » منتشره در  مجله الکترونیکی شمسه، نشریه الکترونیکی سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، دوره چهار،‌  شماره 19، تابستان 1392 ، از نگارنده  به آدرس  http://www.aqlibrary.ir/index.php?module=TWArticles&file=index&func=articles_second_level&page=1&cid=11 مراجعه کنید.

[2] . سایت کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران:http://www.nlai.ir/

[3] . برای اطلاعات بیشتر درباره این مجله به مقاله « دواسازی عصر حاضر؛ از نخستین نشریات پزشکی ایران » در  مجله الکترونیکی شمسه، نشریه الکترونیکی سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، دوره چهار،‌ شماره 14-15، بهار و تابستان 1391 از نگارنده در آدرس http://www.aqlibrary.ir/index.php?module=TWArticles&file=index&func=view_pubarticles&did=1689&pid=11 مراجعه فرمائید.

آشوری، مهران (1387). فهرست مجله‌های کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران از آغاز تا پایان ‎۱۳۸۵، تهران: دانشگاه تهران، کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد.
اسماعیل پور قوچانی، رمضانعلی ( 1370). فهرست مجلات موجود در کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی.مشهد: آستان قدس رضوی، کتابخانه مرکزی.
الهی، حسین (1378). روزنامه و روزنامه‌نگاری در خراسان.  مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد.   
امیری، حجت (1388). سالنامه‌های کتابخانه مجلس شورای اسلامی (برخی از سالنامه‌های موجود در بخش نشریات) از سال ۱۲۵۱ - ‎۱۳۵۷. [تهران]: [کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی].
انوری، حسن (1381). فرهنگ بزرگ سخن. تهران: سخن.
بهار، جلیل و تفرشی، مجید (1377). شناسنامه زندگانی و آثار شیخ احمد بهار ‎۱۳۳۶ـ ‎۱۳۶۸ ش. تهران: نشر ندا.
بهار، راشد (1370). دیوان اشعار شادروان شیخ احمد بهار به لهجه خراسانی و فارسی دری. [مشهد]: راشد بهار.
حیدری، آزاده ( 1389). فهرست مجله‌های فارسی کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی از ابتدا تا پایان سال ‎۱۳۸۶، تهران: کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی.
دهخدا، علی اکبر (1377). لغت نامه. تهران: دانشگاه تهران، موسسه لغت‌نامه دهخدا.
سلطانی، پوری و راستین، فروردین (1379). دانشنامه کتابداری و اطلاع‌رسانی.  تهران: فرهنگ معاصر.
سودبخش، لیلا (1368).فهرست نشریات ادواری در کتابخانه مرکزی فارس. فارس: اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس.
صدر هاشمی، محمد (1363). تاریخ جرائد و مجلات ایران. اصفهان: کمال.
عاقلی، باقر ( 1380). شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران. تهران: نشر گفتار: نشر علم.
عمید، حسن (1389). فرهنگ عمید شامل واژه‌های فارسی و لغات عربی و اروپایی مصطلح در زبان فارسی و اصطلاحات علمی و ادبی. تهران: گلی.
قاسمی، فرید (1386). سالنامه‌نگاری در ایران. تهران: امیرکبیر: کتابهای جیبی.
محمدی فر، محمدرضا (1378). فرهنگ روزنامه‌نگاری. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات.
معین، محمد (1371). فرهنگ فارسی (متوسط).تهران: امیر کبیر.