تبیین پرسش ها و چالش های مرتبط با تولید سرمایه اجتماعی در کتابخانه های عمومی ایران

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانشجوی دکتری علوم کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه فردوسی مشهد

چکیده

سرمایه اجتماعی به عنوان منبعی برای تسهیل روابط میان افراد تلقی می شود. این منبع شامل نهادها، هنجارها، اعتماد، مشارکت، آگاهی و بسیاری موارد دیگر است که بر روابط و تعاملات میان افراد حاکم می باشد و می تواند پیامدها و نتایج مختلفی بر عملکرد افراد و جوامع داشته باشد. کتابخانه عمومی به عنوان یک نهاد اجتماعی تاثیرگذار در جامعه که دارای سابقه ای طولانی در تمدن بشری است می تواند به عنوان یک سازمان تولیدکننده سرمایه اجتماعی مطرح باشد. البته تا کنون تحقیقات متفاوت و پراکنده ای در رابطه با کتابخانه های عمومی و سرمایه اجتماعی انجام شده است اما در بسیاری از این پژوهش ها از نظریه سرمایه اجتماعی نامی برده نشده است. در این مقاله تلاش شده است که تا با معرفی مفهوم سرمایه اجتماعی و اجزاء و مفاهیم مطرح در آن، به نقش و چگونگی تولید سرمایه اجتماعی توسط کتابخانه های عمومی پرداخته شود. در همین رابطه مدلی پیشنهادی ارائه شد که مولفه های تولید سرمایه اجتماعی در کتابخانه های عمومی را در قالب 8 مفهوم افزایش اعتماد، افزایش مشارکت، توسعه فعالیت های داوطلبانه، ارزش آفرینی و نوآوری در خدمات، هنجارسازی اجتماعی، دانش آفرینی، هویت بخشی و تحقق دموکراسی معرفی و تحلیل می کند. همچنین در رابطه با جایگاه تولید سرمایه اجتماعی توسط کتابخانه های عمومی ایران با استفاده از مدل پیشنهادی یک سری پرسش و موضوعات پژوهشی ارائه شد که می تواند دریچه های جدیدی را برای فهم و بررسی های تحلیلی تر این موضوع باز کند. با این حال، به نظر می رسد که کتابخانه های عمومی کشورمان به منظور تولید سرمایه اجتماعی با چالش های مختلفی از جمله فقدان سیاست گذاری ها و خلل در تعریف درست ماموریت ها و اهداف، تعریف ساختار اداری نامناسب، عدم توانایی در تببین درست جایگاه اجتماعی و برقراری ارتباط موثر با سایر نهادهای اجتماعی، عدم دریافت اعتبار از سوی نهادهای مسئول، نقص در تامین امکانات و تسهیلات مورد نیاز، عدم توانایی در تامین نیروی انسانی اثربخش، عدم توانایی در تامین منابع اطلاعاتی متنوع، عدم اتخاذ ساز و کارهای کارآمد در زمینه جلب مشارکت و دریافت نظرات و ایده های مخاطبان، ارائه ناکافی نوآوری ها و ایده های ابداعی، عدم موفقیت در ارائه خدمات جهان شمول و در عین حال محلی و در نظر نگرفتن مخاطبان جهانی و تکیه صرف بر نیازهای محلی و منطقه ای روبه رو هستند.

کلیدواژه‌ها


مقدمه

مفهوم سرمایه برای اولین بار به طور رسمی به نوعی در کارهای مارکس و در مفاهیمی چون ارزش افزوده متجلی گشت. سالیان متمادی طول کشید تا تعبیر و تفسیرهای انسانی تری از این گونه مفاهیم پدید آمد؛ طوری که به مقتضای موضوع نقش سرمایه و انواع آن در آموزش نیز به تصویر کشیده شد. از انواع سرمایه ها می توان به سرمایه مالی، سرمایه فرهنگی، سرمایه زبانی و سرمایه اجتماعی اشاره کرد. (Humpheres, 2005) بر این اساس بوردیو[2]نیز چهار نوع سرمایه را شناسایی کرده است که عبارتند از سرمایه اقتصادی، سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی و سرمایه نمادین (تاجبخش، 1384، 131).

سرمایه را می توان در یک تقسیم بندی کلان هم به چهار دسته تفکیک کرد: الف) سرمایه فیزیکی که تاسیسات و سازه های عینی را شامل می شود؛ ب) سرمایه مالی که پول و انواع مختلف اوراق مالی را شامل می شود؛ ج) سرمایه انسانی که مهارت ها و توانمندی های فردی و جمعی را دربرمی گیرد و بالاخره د) سرمایه اجتماعی که ناظر بر منابع موجود در تعاملات اجتماعی برای گسترش کنش ها و تحصیل اهداف کنشگران اجتماعی است. این سرمایه به طور خلاصه در شاخص های زیر تجلی می یابد: وفاداری، اعتماد، اتصالات شبکه ای، اقتدار فردی، هویت سازمانی، عمل متقابل، هنجارهای اجتماعی، اعتبار (افتخاری، 1382) واژه سرمایه دال بر آن است که سرمایه اجتماعی همانند سرمایه انسانی یا سرمایه اقتصادی ماهیتی زاینده و مولد دارد یعنی ما را قادر می سازد ارزش ایجاد کنیم، کارها را انجام دهیم، به اهدافمان دست یابیم، ماموریت هایمان را در زندگی به اتمام رسانیم و به سهم خویش به دنیایی یاری رسانیم که در آن زندگی می کنیم. وقتی می گوییم سرمایه اجتماعی زاینده و مولد است منظور این است که هیچ کس بدون آن موفق نیست و حتی زنده نمی ماند (کلمن، 1377،300).

 

تعاریف سرمایه اجتماعی

کلمن[3] سرمایه اجتماعی را منابع و انرژی های نهفته درجامعه می داند که سبب فعال شدن ارتباطات در میان مردم می شود. این منابع اعتماد، همدلی، تفاهم و ارزشهای مشترکی می باشد که شبکه انسانی و اجتماعی را به هم متصل می کند و امکان کارهای دسته جمعی را فراهم میسازد. سرمایه اجتماعی منبعی است که می تواند سطح روابط فردی را به سطح روابط اجتماعی ارتقاء دهد و دو عنصر اساسی دارد:  1) ساختاراجتماعی و 2) کنشهای کنشگران. نقش گروههای نخستین مانند خانواده، دوستان، همسایگان و محله درتولید سرمایه اجتماعی از اهمیت ویژه ای برخوردار است (کلمن،1377).

پاتنام[4] نیز سرمایه اجتماعی را مجموعه منابعی می داند که ازطریق روابط بین افراد شبکه های اجتماعی و هنجارهای متقابل و اعتماد تولید می شود. سرمایه اجتماعی به بیان ویژگی هایی از یک سازمان و یا ساختار اجتماعی می پردازد؛ ویژگی هایی همچون اعتماد، هنجارها و شبکه هایی که جامعه را در فعالیت های هماهنگ و کارآمد می سازد و انجام کارهای بزرگی را که بدون سرمایه اجتماعی دست نیافتنی هستند، ممکن می سازد. سرمایه اجتماعی اساس هویت، شناسایی واعتبارجامعه می باشد که ازطریق اعتمادسازی، مردم را به تعاملات و تعلقات اجتماعی، برای رسیدن به اهداف مشخصی، ترغیب می کند. عناصر اساسی سرمایه اجتماعی تعهد و اعتماد متقابل، ارزش ها و هنجارهای مشترک، احساس تعلق، صداقت و تعاملات اجتماعی می باشند (پاتنام،1380).

در واقع، پاتنام، سرمایه اجتماعی را مجموعه مفاهیمی همچون اعتماد، هنجارها و شبکه ها می داند که موجب ایجاد ارتباط و مشارکت بهینه دریک اجتماع می شود و در نهایت منافع متقابل آنان را تأمین خواهد کرد. از نظر وی، اعتماد و ارتباط متقابل اعضا درشبکه به عنوان وسیله ای برای رسیدن به توسعه سیاسی و اجتماعی در سیستم های مختلف سیاسی است (نوغانی؛ احمدی ازغندی، 176).

به عبارت دیگر، سرمایه اجتماعی مفهومی جمعی است که اصل و اساس آن بر رفتار، طرز تلقی ها و استعدادهای فردی قرار دارد. نهادهای گوناگونی از قبیل موسسات اجتماعی و داوطلبانه، خانواده، دین و الگوهای فرهنگی در شکل دهی عادات و ارزش هایی که مولد سرمایه اجتماعیند نقش دارند. (Brehm&Wandy, 1997, 100)

بر اساس تعریف بوردیو، سرمایه اجتماعی مجموعه منابع واقعی یا مجازی است که به واسطه مزیت پایدار شبکه ها و روابط سازمانی مستحکم و شناخت و آگاهی های متقابل به افراد یا گروه ها تعلق می گیرد. از نظر بوردیو، سرمایه اجتماعی عبارت است از مجموعه منابع فیزیکی یا غیرفیزیکی در دسترس فرد یا گروهی که دارای شبکه نسبتا بادوامی از ارتباطات نهادینه شده هستند (عباس زاده؛ مقتدایی، 1388، 9).

فرانسیس فوکایاما[5] نیز سرمایه اجتماعی را به عنوان مجموعه معینی از هنجارها یا ارزش های غیررسمی تعریف کرد که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میانشان مجاز است در آن سهیمند. مشارکت در ارزش ها و هنجارها به خودی خود باعث تولید سرمایه اجتماعی نمی شود چرا که این ارزش ها ممکن است ارزش های منفی باشند. این هنجارها باید باعث ایجاد و افزایش همکاری در گروه شوند بنابراین با فضایل سنتی چون درستکاری، وفای به عهد، معتمد بودن در انجام وظیفه، روابط متقابل و نظایر اینها مرتبطند. وی بر خلاف دیگر نظریه پردازان فقط بر خصلت جمعی سرمایه اجتماعی تاکید می کند. به همین دلیل کارکرد سرمایه اجتماعی و بازدهی آن در نظریات فوکویاما در سطح جامعه مطرح است. وی معتقد است میزان اعتماد بالای هر جامعه پیدایش اقتصادی کارآتر را موجب می شود، چراکه باعث حذف یا کاهش هزینه های چانه زنی و مراقبت بر اجرای مفاد قراردادهای اقتصادی می شود. به علاوه، او کارکردهای سرمایه اجتماعی کلان را تقویت دموکراسی پایدار با تقویت جامعه مدنی می داند (فوکویاما، 1384، 170).

ایمرفال[6] هم در بررسی سرمایه اجتماعی سه سطح متفاوت را مشخص کرد: 1- سطح روابط میان فردی مانند خانواده، دوستان و همسایگان؛ 2- سطح اجتماعات و سازمان های واسطه ای مانند کلوپ ها، شرکت ها و احزاب؛ 3- سطح کلان نهادهای اجتماعی (پیراهری، 1388، 112).

 

اجزاء سرمایه اجتماعی

سرمایه اجتماعی به عنوان منبعی برای تسهیل روابط میان افراد تلقی می شود. این منبع شامل نهادها، هنجارها، اعتماد، مشارکت، آگاهی و بسیاری موارد دیگر است که بر روابط و تعاملات میان افراد حاکم می باشد و می تواند پیامدها و نتایج مختلفی بر عملکرد افراد و جوامع داشته باشد ( آقانصیری، 1390، 116).

اعتماد اولین جزء سرمایه اجتماعی است که به نوع ارتباط بین افراد مربوط می شود. پیوند دومین جزء سرمایه اجتماعی است که بیان گر پیوندهای عینی بین افراد و یا به عبارت دیگر، ارتباطات آنها با یکدیگر است. پیوندهای بین افراد می تواند از دو نوع باشد: الف) افراد می توانند به شیوه غیررسمی از طریق انتخاب دوستی ها و انواع پیوندهای شبکه ای با یکدیگر در ارتباط باشند؛ ب) جدا از پیوندهای غیررسمی با دیگران، فرد می تواند از طریق عضویت رسمی در انجمن ها و گروه های داوطلبانه با دیگران در ارتباط باشد. (موسوی، 1385، 75)

در فرآیند توسعه اجتماعی میزان عضویت اعضای جامعه در گروه ها، سازمان ها و انجمن های مختلف افزایش می یابد و آمادگی فرد برای برقراری ارتباط بیشتر می شود و بدین ترتیب اعتماد اجتماعی متقابل تعمیم می پذیرد (چلبی، 1375، 12). اهمیت اعتماد متقابل در تعاملات اجتماعی تا بدان حد است که می توانیم بگوییم که اگر اعتماد میان اعضای جامعه نباشد و یا اندک باشد تعاملات و روابط میان افراد جامعه از تنظیم خارج می شود و روابط پایدار میان اعضای جامعه کمتر برقرار می شود. جامعه مرکب است از افرادی که نقش های متفاوتی را برعهده دارند و هرکدام پاسخگوی نیاز اجتماعیند و هر نقش محل مراجعه اعضای دیگر است. در واقع افراد با نقش ویژه خود کارکردی را برای سایر اعضای جامعه عرضه می دارند. در این بین، وجود اعتماد متقابل برای شکل گیری تعاملات و تداوم آن امری ضروری به نظر می رسد و در مقابل، فقدان آن روابط میان افراد را بدان سوی متمایل می سازد که هر کسی تنها به صورتی افراطی در اندیشه نفع شخصی خویش باشد و به منافع همگانی کمتر عنایت کند. زمانی که هر کس منافع دیگران و مجموعه قواعد مشترک پذیرفته شده می خواهد دنبال کند، پیوندهای مشترک و بادوام میان افراد متزلزل می گردد (درانی؛ رشیدی، 1387، 17).

کلیدواژه اصلی درمطالعات کلمن نیزاعتماد است. وی معتقد است که مفهوم سرمایه اجتماعی، نشاندهنده آن است که چگونه ساختار اجتماعی یک گروه (شامل تعلقات و تعاملات اجتماعی یک گروه) می تواند به عنوان منبعی برای افراد آن گروه عمل نماید. کلمن وجود سرمایه اجتماعی را دراعتماد، اطلاع رسانی و ضمانت اجرایی کارآمد، روابط اقتدار و میزان تکالیف (تعهد اجتماعی) درگروه می داند. به عبارت دیگر، سرمایه اجتماعی، حاصل جمع بالقوه وبالفعلی است که نتیجه شبکه بادوام یا زروابط نهادینه شده آشنایی و شناخت متقابل بین افراد و به عبارت ساده تر، عضویت دریک گروه است. شبکه ای که هر یک از اعضای خود را از پشتیبانی سرمایه جمعی برخوردار می کند و آنانرا مستحق اعتبارمی سازد. این روابط ممکن است فقط در حال تعملی در مبادلات مادی یا نمادینی که آنانرا در حفظ آن روابط کمک می کند، وجود داشته باشد . روابط مذکور را همچنین می توان با به کارگیری یک اسم مشترک (نام خانوادگی، طبقه، طایفه، مدرسه، حزب و غیره) به لحاظ اجتماعی، برقرار و تضمین کرد و یا مجموعه کاملی از اعمالی که به طور همزمان، برای فرم دادن و آگاه کردن کسانی طراحی شده باشد که در معرض آن روابط قرار گرفته اند. بدین سان حجم سرمایه اجتماعی مورد تملک یک فرد، به اندازه شبکه پیوندهایی بستگی دارد که او می تواند به طرزی مؤثر بسیج کند و مضافاً به حجم سرمایه اقتصادی، فرهنگی یا نمادین در تصرف افراد وابسته است (نوغانی، احمدی ازغندی، 174).

 

کتابخانه های عمومی و تولید سرمایه اجتماعی

کتابخانه های عمومی به مثابه گنجینه های حافظه جمعی متشکل از منابع اطلاعاتی که بنا به کارکردهای تعریف شده آن با کارکردهای آموزشی، سیاست گذاری اجتماعی، اطلاع رسانی، فرهنگی و اقتصادی به همه مردم ارائه خدمت می کنند و به عنوان یک نهاد اجتماعی مطرح هستند وظیفه ای فراتر از امر اطلاع رسانی و آموزش دارند. کارکردهایی مانند سیاست گذاری اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی که در حیطه کارکردهای کتابخانه های عمومی تعریف شده است ناظر به وظیفه اثر گذاری اجتماعی آن است (غفاری قدیر؛ شقاقی، 1389، 8).

کتابخانه عمومی به عنوان یک نهاد اجتماعی تاثیرگذار در جامعه که دارای سابقه ای طولانی در تمدن بشری است می تواند به عنوان یک سازمان تولید کننده سرمایه اجتماعی مطرح باشد. البته تا کنون تحقیقات متفاوت و پراکنده ای در رابطه با کتابخانه های عمومی و سرمایه اجتماعی انجام شده است اما در بسیاری از این پژوهش ها از نظریه سرمایه اجتماعی نامی برده نشده است؛ با این حال نقش نسبت داده شده به کتابخانه های عمومی در رابطه با سرمایه اجتماعی تقریبا به راحتی قابل تشخیص است و این امکان وجود دارد تا متون موجود در رابطه با کتابخانه ها و سرمایه اجتماعی با رویکردهای نظری تجزیه و تحلیل شوند. با این حال کمیت این تحقیقات چندان مورد توجه نیست و نیاز است تا در این رابطه بررسی های بیشتری صورت پذیرد .(Varheim,2007)

کتابخانه های عمومی دارای نقش ها و کارکردهای متفاوتی در جامعه هستند و نقش های مرتبطی برای این کتابخانه ها در رابطه با سرمایه اجتماعی برشمرده شده است که می توان به کتابخانه های عمومی و انسجام، اعتقاد و باور اجتماعی؛ کتابخانه های عمومی و شبکه های اجتماعی؛ کتابخانه های عمومی و ارزش آفرینی اجتماعی؛ کتابخانه های عمومی و هنجارهای اجتماعی و کتابخانه های عمومی و سرمایه انسانی به مثابه ثروت ملی اشاره کرد (فدایی عراقی، 1389).

راجع به نحوه تولید سرمایه اجتماعی توسط کتابخانه های عمومی، ورهیم (Varheim,2007) معتقد است که کتابخانه های عمومی می توانند از سه راهبرد اصلی برای ایجاد سرمایه اجتماعی بهره ببرند. نخست، کتابخانه ها می توانند از طریق تشویق به کار در سازمان های کار داوطلبانه و عام المنفعه به منظور یافتن راه هایی جهت افزایش مشارکت در این سازمان ها و در نتیجه افزایش مشارکت در فعالیت های جامعه محلی، سرمایه اجتماعی تولید کنند. دوم آنکه، کتابخانه ها می توانند ظرفیت خود را به عنوان یک مکان غیر رسمی برای ملاقات مردم با یکدیگر توسعه دهند. در راهبرد سوم سوم نیز کتابخانه ها می توانند با توجه به نقش خود یعنی فراهم آوری خدمات جهانی برای عموم اقدام به تولید سرمایه اجتماعی کنند. در این رویکرد کتابخانه عمومی باید با ارائه خدمات اصلی خود و جهانی کردن خدماتش به جذب گروه های کاربری جدید ورای مرزهای فیزیکی خود اقدام کند. این بدان معنا است که کتابخانه ها ضرورت دارد فعالیت هایی را برای جذب گروه های خارج از دسترس خود برنامه ریزی کنند. رویکرد اجتماعی عمومی ممکن است توجه را از خدمات کتابخانه ای که اساس مشارکت کتابخانه در تولید سرمایه اجتماعی است منحرف کند که می تواند نتایج معکوسی را به بارآورد. چنانچه کتابخانه ها به مراکز جامعه محلی تبدیل شوند صرفا می توانند به عنوان یک قطب یا حوزه عضوگیری برای انجمن های کار داوطلبانه نقش داشته باشند و شواهد کمی برای ساختن سرمایه اجتماعی توسط آنها وجود دارد. بدین ترتیب می توان ادعا کرد که کتابخانه عمومی برای همه است. این کتابخانه با تدوین خط مشی ها و سیاست های عمومی جهانی، سرمایه اجتماعی تولید می کند بویژه چنانچه این خط مشی ها در حوزه خدمات عمومی و برای برقراری ارتباط نزدیک با کاربران باشد. کاربران اساسا به کتابخانه عمومی می روند تا به نیت اصلی خود یعنی مدارک مورد نیازشان دسترسی پیدا کنند. در این حالت، انگاره های کاربری و ارزشیابی کاربران از خدمات سنتی کتابخانه های عمومی می تواند نقشی برجسته به آنها در راستای مشارکت کتابخانه عمومی در فرآیند تولید سرمایه اجتماعی بدهد. همچنین ساختمان کتابخانه عمومی یک فضای عمومی است که با توجه به این اصل سازمانی یعنی برقراری دسترسی عادلانه برای همه طراحی می شود. در چنین کتابخانه ای می توان هرکسی را در موقعیتی یکسان با دیگری در ایجاد امکان دسترسی به اطلاعات و خدمات دید. این بدان معناست که کتابخانه می تواند به عنوان خالق مهم سرمایه اجتماعی از پایین و تسهیل کننده ملاقات های اجتماعی و تولید سرمایه اجتماعی باشد. همچنین کتابخانه به عنوان سازمانی برای اطلاع رسانی مکانی است که مردم را در کنار هم برای دانش جویی و بازتاب آن در جامعه گردهم می آورد. این بدان معناست که کتابخانه صرفا یک مخزن مدارک و سرمایه اجتماعی نیست بلکه مخزنی است که برای تحقق دموکراسی در جامعه فعالیت می کند. بهرحال کتابخانه ها در حال حاضر علاوه بر یک فضای فیزیکی، یک فضای مجازی نیز به حساب می آیند. آنها به عنوان یک فضای فیزیکی در جامعه باقی خواهند ماند و در آینده مکانی برای بازدید کاربران و استفاده از منابعشان خواهند بود. همچنین عدالت و جهانی شدن به عنوان دو مفهوم باارزش در فرآیند خلق سرمایه اجتماعی توسط کتابخانه عمومی در هر سه جنبه خود یعنی خدمات، دسترسی و اطلاعات مطرح می باشند. در راستای جهانی شدن، کتابخانه عمومی می تواند با افزایش کیفیت خدمات جهانی خود و افزایش جذابیت این خدمات برای گروههای مختلف کاربران بالقوه و بالفعل در خلق سرمایه اجتماعی به شکل بهتری عمل کند.

یافته های پژوهش های مختلف هم نشان می دهد که ویژگی دسترسی جهانی به خدمات کتابخانه های عمومی می تواند آنها را به شکل فوق العاده ای برای خلق سرمایه اجتماعی مهیا کند. کتابخانه عمومی در این مفهوم نه تنها خدمات جهانی را برای همه شهروندان فراهم می کند بلکه فضایی عمومی برای تنوع اطلاعات و خلق معنا به منظور تحقق دموکراسی ایجاد می نماید. با داشتن ویژگی هایی چون خدمات جهانی و عدالت در دسترسی به اطلاعات احتمالا شرایط مناسب برای تحقق دموکراسی در دراز مدت پدید خواهد آمد. از این منظر، کتابخانه عمومی نقش حیاتی را در پشتیبانی و حفظ فضای عمومی در زمان هایی برعهده دارد که خطرات سیاسی و اقتصادی شکل گیری آزاد عقیده عمومی را به خطر می اندازد. بدین ترتیب، کتابخانه عمومی می تواند مشارکت بالقوه ای را در جریان های سیاسی و اجتماعی موجود در جامعه و دولت داشته باشد .(Varheim,2007)

با این حال با درنظر گرفتن مفاهیم و مبانی نظری مطرح شده در بخش نخست مقاله و ویژگی ها و کارکردهای کتابخانه های عمومی، می توان به مدلی مفهومی از نحوه تولید سرمایه اجتماعی توسط این کتابخانه ها رسید که دید کامل تری به ما در رابطه با این موضوع بدهد. در این مدل مفهومی که در بخش بعدی مقاله به تصویر کشیده شده است ارتباط کتابخانه عمومی با هشت مفهوم افزایش اعتماد، افزایش مشارکت، توسعه فعالیت های داوطلبانه، ارزش آفرینی و نوآوری در خدمات، هنجارسازی اجتماعی، دانش آفرینی، هویت بخشی و تحقق دموکراسی برقرار شده است که می تواند این ارتباطات منجر به تولید سرمایه اجتماعی شود. طبیعتا این مدل تصویری جامع تر و کامل تر از فرآیند تولید سرمایه اجتماعی توسط کتابخانه های عمومی ارائه می دهد و دیدگاهی گسترده تر بویژه از مقاله ورهیم را به نمایش می گذارد. البته برای بررسی چگونگی و نحوه تولید سرمایه اجتماعی توسط کتابخانه ها به انجام پژوهش های کمی و هم موردی بسیار بیشتری نیاز است. در بخش بعدی مقاله سوالاتی در رابطه با این مفاهیم و نحوه تولید سرمایه اجتماعی توسط کتابخانه های عمومی در ایران ارائه می شود.  

 

جایگاه تولید سرمایه اجتماعی در کتابخانه های عمومی ایران با استفاده از مدل پیشنهادی

امروزه این ضرورت احساس می شود که با پیشرفت های پدیدآمده در فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی و توسعه و گسترش کتابخانه های رقومی و پایگاه های اطلاعاتی در شبکه جهانی اینترنت، راجع به جایگاه و کارکردهای کتابخانه های عمومی سنتی در جامعه بازاندیشی شود. با این حال، به نظر نمی رسد که با وجود این همه تغییرات از اهمیت کتابخانه های عمومی کاسته شده باشد. اهمیت داشتن کتابخانه های عمومی در روزگار فعلی می تواند بنا به دلالیل زیر باشد: الف) ضرورت دسترسی به دانش روبه رشد و و در حال تحول و تاثیرگذار بر فرهنگ، اشتغال و تولید کالا و خدمات؛ ب) ضرورت وجود محلی برای دسترسی به دانش به عنوان یکی از منابع قدرت؛ ج) تجلی زندگی روزمره مردم در کتابخانه های عمومی محل؛ د) تاثیر کتابخانه های عمومی در تحول حوزه فرهنگ و ه) نقش کتابخانه های عمومی به عنوان سازنده تصویر واقعیت اجتماعی در نزد مردم (پارسازاده؛ شقاقی، 1388).

کتابخانه های عمومی در ایران نیز توسط نهادها و موسسات مختلفی همچون نهاد کتابخانه های عمومی کشور، شهرداری ها و موسسات خصوصی چون آستان قدس رضوی تشکیل شده و به فعالیت می پردازند. بررسی اینکه این کتابخانه ها تا چه حد در تولید سرمایه اجتماعی موفق عمل کرده اند کار دشواری است. این امر ریشه در دشواری سنجش اندازه سرمایه اجتماعی در مفهوم کلی خود دارد. اگرچه روش های مبتکرانه ای برای اندازه گیری سرمایه اجتماعی وجود دارد ولی اندازه گیری واقعی آن به دلایل مختلف امکان پذیر نیست. اول اینکه جامع ترین تعریف سرمایه اجتماعی تعریفی چندبعدی است که چند واحد تحلیل را شامل می شود. دوم آنکه برای اندازه گیری مشخصات مفاهیم غیرملموس مانند جامعه و شبکه واژگان های اجتماعی مشکلات زیادی وجود دارد و سوم نیز آنکه روش های علمی اندکی برای اندازه گیری سرمایه اجتماعی وجود دارد که در بلندمدت از آن استفاده می شود و این باعث شده محققان معاصر مجبور شوند شاخص هایی را در نظر بگیرند که نزدیک به واقعیت است (آقانصیری، 1390، 116).

با این حال به نظر می رسد که کتابخانه های عمومی ایران در تولید سرمایه اجتماعی با چالش ها و دشواری هایی روبرو هستند. این چالش ها و دشواری ها را می توان در قالب پاسخ به پرسش هایی در رابطه با مولفه های تولید سرمایه اجتماعی توسط کتابخانه های عمومی (همانگونه که در شکل 1 مشاهده می شود) مشخص کرد.

 
 

شکل1: مدل نقش کتابخانه عمومی در تولید سرمایه اجتماعی

این نوشته به دنبال پاسخ به همه پرسش های طرح شده نیست بلکه هدف بیشتر طرح موضوع و جلب نظر پژوهشگران به منظور انجام و هدایت پژوهش هایی در این زمینه است. در زیر وضعیت مولفه های تولید سرمایه اجتماعی توسط کتابخانه های عمومی در ایران به بحث گذاشته می شوند:

·         افزایش اعتماد

در رابطه با افزایش اعتماد که یکی از مولفه ها و اجزای مهم سرمایه اجتماعی به شمار می آید این پرسش ها را می توان مطرح کرد که کتابخانه های عمومی در ایران تا چه حد در جلب و افزایش اعتماد مردم موفق بوده اند؟ منابع اطلاعاتی موجود در این کتابخانه ها تا چه اندازه توانسته است حس اعتماد کاربران کتابخانه ها را به مجموعه کتابخانه در حالت خاص و به جامعه در حالت عام تقویت کند؟ آیا سیاست های گزینش و وجین منابع اطلاعاتی در کتابخانه های عمومی بیش از اندازه سخت گیرانه نیست؟ آیا این سیاست ها بر دید جامعه نسبت به این کتابخانه ها تاثیر نگذاشته است و سبب افزایش بی اعتمادی نسبت به مجموعه نشده است؟ چنانچه بی اعتمادی در این رابطه در جامعه پدید آمده است آیا این بی اعتمادی به ارکان دیگر جامعه سرایت نکرده است؟ طبیعتا سیاست ها و خط مشی های تدوین شده در سازمان های مادر کتابخانه های عمومی و در نظر گرفتن نظرات و ایده های مخاطبان بالقوه و بالفعل در ساخت مجموعه های کارآمد و ارائه خدمات می تواند به افزایش اعتماد عمومی کمک شایانی بکند.

 

·         ارزش آفرینی و نوآوری در خدمات

ارزش آفرینی و ارائه نوآوری در خدمات به جامعه می تواند به تولید سرمایه اجتماعی توسط کتابخانه های عمومی کمک کند. این نوآوری ها همانگونه که از مدل سرمایه اجتماعی و ایجاد ارزش شایی و گوشال (شکل2) برمی آید حاصل برقراری تعاملات اجتماعی درست و ایجاد چشم انداز مشترک میان جامعه کاربران با سیاست گذاران کتابخانه های عمومی است که منتهی به افزایش اعتماد می شود و در نهایت با درنظر گرفتن و ارائه ایده های مختلف به بروز نوآوری در خدمات ارائه شده به جامعه منجر می شود. حال این پرسش ها پدید می آید که کتابخانه های عمومی کشورمان تا چه اندازه توانسته اند به تعامل اجتماعی درستی با مخاطبان خود دست یابند؟ و این تعامل اجتماعی آیا منجر به ایجاد چشم انداز مشترکی میان سیاست گذاران و سهم داران کتابخانه های عمومی شده است؟ آیا نوآوری های خاصی در خدمات کتابخانه های عمومی کشورمان مشاهده می شود؟ چه معیارهایی را می توان برای سنجش میزان تاثیر نوآوری های ارائه شده بر جامعه مخاطب کتابخانه های عمومی کشورمان طراحی کرد؟

 
 

شکل2: مدل سرمایه اجتماعی و ایجاد ارزش (شای و گوشال، 1998، در: حسن زاده ثمرین؛ مقیمی، 1389)

 

·         افزایش مشارکت

به نظر می رسد که آمار اعضاء کتابخانه های عمومی در کشور تا حدود زیادی می تواند میزان موفقیت این کتابخانه ها را در جلب مشارکت مردم مشخص کند. بر طبق آخرین گمانه زنی ها و آمارهای ارائه شده تنها حدود 3 درصد مردم ایران عضو کتابخانه های عمومی هستند که این آمار تا حدود زیادی واقعیت ها و دشواری های موجود را در این رابطه نمایان می کند. با این حال این کتابخانه ها دارای مخاطبان گسترده ای در داخل و خارج از کشور هستند که ممکن است امکان استفاده حضوری از خدمات ارائه شده را نداشته باشند. در این راستا نهاد کتابخانه های عمومی کشور چه تمهیدات و برنامه هایی برای ارائه خدمات مجازی از طریق کتابخانه های رقومی و پایگاه های اطلاعاتی به جمع کثیری از مخاطبان بالقوه خود تدارک دیده است؟ طراحی و عرضه پایگاه نمایه و یا شبکه کتابخوانان حرفه ای در اینترنت از جمله مواردی است که به تولید سرمایه اجتماعی توسط کتابخانه های عمومی کمک می کند اما به نظر می رسد که این موارد ناکافی بوده و ضرورت دارد که سازمان های مادر کتابخانه های عمومی همچون نهاد کتابخانه های عمومی کشور در برنامه های آینده خود به منظور افزایش مشارکت، ایده ها و طرح های جدیدی را جهت ارائه خدمات جهانی به عمومی مخاطبان و ترغیب آنها به حضور فعال در جامعه به کار گیرند.

·         توسعه فعالیت های داوطلبانه

کتابخانه های عمومی معمولا تصویری از زندگی جامعه یا محله خود را به مخاطبان عرضه می کنند. در این راستا بسیاری از خدمات کتابخانه های عمومی توسط خود مردم و با همکاری و مشارکت آنها و به صورت داوطلبانه طراحی و اجرا می شوند. ایجاد و راه اندازی انجمن ها و گروه های مختلف با هدف انجام فعالیت های اجتماعی، فرهنگی، علمی، ورزشی، سیاسی و ... از جمله خدمات سنتی کتابخانه های عمومی بوده است. برگزاری مراسم هایی چون شب شعر، تئاتر، نمایش های عروسکی، کلاس های آموزشی و ... همگی بر اساس مشارکت و فعالیت خود اعضای جامعه کتابخانه های عمومی شکل گرفته است. حال این پرسش ها به ذهن خطور می کند که عضویت در کتابخانه های عمومی در ایران تا چه اندازه توانسته است اعضا را به انجام فعالیت های داوطلبانه ترغیب کند؟ و آیا کتابخانه های عمومی کشورمان اقدامات خاصی را در راستای فعال کردن و تشویق به فعالیت انجمن های علمی، ادبی، ورزشی و ... با استفاده از فضاهای خود داشته اند؟ به نظر می رسد که در این راستا کتابخانه های عمومی کشورمان صرفا به ارائه خدمات تحویل مدرک و ایجاد فضاهای مطالعاتی برای مراجعان بسنده کرده و کمتر اقدام به ایجاد فضاهایی پویا در راستای توسعه فعالیت های داوطلبانه حرکت کرده اند.

·         تحقق دموکراسی

یکی از اهداف اصلی و ارزنده کتابخانه های عمومی کمک به جامعه در راستای تحقق دموکراسی در آن است که چنانچه این کتابخانه ها بتوانند در این راستا موفق عمل کنند قادر خواهند بود سرمایه اجتماعی مناسبی را تولید کنند. حال این سوال پیش می آید که کتابخانه های عمومی کشورمان و مجموعه منابع اطلاعاتیشان تا چه حد به تحقق دموکراسی در جامعه کمک کرده اند؟ آیا منابع اطلاعاتی و سیاست ها و راهبردهای موجود در این کتابخانه ها به افزایش اطلاعات شهروندی و حقوقی مردم کمک کرده است؟ آیا امکان دسترسی آزاد و بدون محدودیت تمام مردم به همه اطلاعات در این کتابخانه ها فراهم شده است؟ آیا نگاهی فاقد تبعیض راجع به اقشار مختلف اجتماع در کتابخانه های عمومی چه در رابطه باخدمات دهی و حتی مجموعه سازی وجود دارد؟ پاسخ به همه این پرسش ها می تواند نقش کتابخانه های عمومی را در ساختن جامعه مدنی نمونه و تولید سرمایه اجتماعی سرشار برجسته سازد.

 

·         هویت بخشی

یافته های پژوهش های مختلف از جمله پژوهش خدایی و مبارکی (1389) نشان داده است که بین سرمایه اجتماعی و هویت ارتباطی مثبت و معنادار وجود دارد. به عبارت دیگر، هر قدر سرمایه اجتماعی فرد افزایش می یابد احتمال بیشتر شدن احساس هویت جامعه ای وی افزایش می یابد و بالعکس هرقدر احساس هویت جامعه ای فرد زیاد شود، احتمال اینکه او بیشتر در نهادهای اجتماعی چون کتابخانه ها و فعالیت های گروهی در جامعه حضور یابد و به مردم و سازمان های مختلف بیشتر اعتماد داشته باشد افزایش می یابد. همچنین عضویت در کتابخانه های عمومی می تواند هویتی مستقل برای تک تک اعضا ایجاد کند که با استفاده از آن می توانند جایگاه خود را در جامعه به عنوان اعضای موجود در چرخه فرهنگی و علمی برجسته سازند. حال باید پرسید که عضویت در کتابخانه های عمومی کشورمان تا چه حد توانسته است اعضا را در بازشناسی و بازیابی هویت فردی و گروهی خود در جامعه کمک کند؟

 

·         دانش آفرینی

همانگونه که تحقیقات مختلف نشان داده است سرمایه اجتماعی با دانش آفرینی در ارتباط است ؛ بدان معنا که سرمایه اجتماعی می تواند از منظر ساختاری، رابطه ای و شناختی پایه ای برای دانش آفرینی باشد. (Mathews, 1998, 6-7) در کتابخانه های عمومی نیز زمینه های لازم برای تولید دانش توسط اعضای جامعه فراهم شده است. فراهم آوری و ارائه منابع اطلاعاتی و خدمات مختلف اطلاعاتی امکان توسعه ظرفیت های دانشی جامعه را افزایش داده و به تولید سرمایه اجتماعی کمک می کند. دانش تولید شده با استفاده از کتابخانه های عمومی جنبه عام تر و گسترده تری داشته و به تربیت نسلی فرهیخته و دانش مدار برای هدایت جامعه و ایجاد جامعه ای آرمانی با مختصات مدینه فاضله کمک می کند. حال این پرسش مطرح است که کتابخانه های عمومی کشورمان تا چه حد موفق شده اند در مسیر خلق و تولید دانش در جامعه یاری رسان باشند؟ این کتابخانه ها تا چه حد توانسته اند فرهنگ مطالعه همگانی و هدفمند را در اقشار مختلف جامعه ما تبلیغ کنند و در این راه چه ابزارها و امکاناتی را در اختیار داشته اند؟

 

·         هنجارسازی اجتماعی

هنجار در اصطلاح دانش جامعه شناسی به یک الگوی رفتاری گفته می شود که روابط واکنش های اجتماعی را تنظیم می کند. اکثریت جامعه خودرا به آن پایبند می دانند و در صورتی که شخصی آن را رعایت نکند، جامعه او را مجازات می کند (بیرو، 1366). کتابخانه های عمومی معمولا ابزارهای مناسبی را جهت معرفی و اشاعه این هنجارهای اجتماعی در اختیار دارند و گاهی نیز خود به هنجارسازی در اجتماع کمک شایانی می کنند؟ کتابخانه های عمومی در ایران نیز تابع به عنوان نهادهای فرهنگی اثرگذار در جامعه طبیعتا می بایست در مسیر هنجارسازی اجتماعی نقش ایفا کرده باشند اما سوال در اینجاست که این کتابخانه ها تا چه میزان در این رابطه موفق عمل کرده اند؟ منابع اطلاعاتی موجود در کتابخانه های عمومی تا چه حد قابلیت لازم را برای برآوردن این خواسته دارا هستند؟ و سایر نهادهای اجتماعی مسئول در این زمینه تا چه میزان اعتبار لازم را برای نقش کتابخانه های عمومی در رابطه با ایجاد و تقویت هنجارهای اجتماعی قائل هستند و بدان واقفند؟ مسئولین و سیاست گذاران این کتابخانه ها نیز تا چه حد برنامه ها و سیاست گذاری های خود را در جهت تقویت این نقش پایه ریزی کرده اند؟

نتیجه گیری و بحث

کتابخانه عمومی به عنوان یکی از نهادهای تاثیرگذار در جامعه نقش برجسته ای در تولید سرمایه اجتماعی برای جوامع مختلف دارد و اصولا یکی از اهداف اصلی از ایجاد و تاسیس این کتابخانه ها در جوامع می تواند در راستای پررنگ کردن همین نقش تفسیر شود. کتابخانه های عمومی به عنوان یکی از مظاهر دموکراسی به منظور افزایش آگاهی های عمومی و اجتماعی مردم ایجاد شده و از نشانه های تمدن و جوامع پیشرفته به حساب می آیند. در این مقاله تلاش شده است که تا با معرفی مفهوم سرمایه اجتماعی و اجزاء و مفاهیم مطرح در آن، به نقش و چگونگی تولید سرمایه اجتماعی توسط کتابخانه های عمومی پرداخته شود. در همین رابطه مدلی پیشنهادی ارائه شد که مولفه های تولید سرمایه اجتماعی در کتابخانه های عمومی را در قالب 8 مفهوم افزایش اعتماد، افزایش مشارکت، توسعه فعالیت های داوطلبانه، ارزش آفرینی و نوآوری در خدمات، هنجارسازی اجتماعی، دانش آفرینی، هویت بخشی و تحقق دموکراسی معرفی و تحلیل می کند. همچنین در رابطه با جایگاه تولید سرمایه اجتماعی توسط کتابخانه های عمومی ایران با استفاده از مدل پیشنهادی یک سری پرسش و موضوعات پژوهشی ارائه شده که می تواند دریچه های جدیدی را برای فهم و بررسی های تحلیلی تر این موضوع باز کند. این مطلب با توجه به کمیت پژوهش های انجام شده در این رابطه که تا کنون رضایت بخش نبوده است اهمیت بیشتری یافته و جا دارد که توجه بیشتری به این حوزه پژوهشی در ایران و حتی در جهان شود. با این حال، به نظر می رسد که کتابخانه های عمومی کشورمان به منظور تولید سرمایه اجتماعی با چالش های مختلفی از جمله فقدان سیاست گذاری ها و خلل در تعریف درست ماموریت ها و اهداف، تعریف ساختار اداری نامناسب، عدم توانایی در تببین درست جایگاه اجتماعی و برقراری ارتباط موثر با سایر نهادهای اجتماعی، عدم دریافت اعتبار از سوی نهادهای مسئول، نقص در تامین امکانات و تسهیلات مورد نیاز، عدم توانایی در تامین نیروی انسانی اثربخش، عدم توانایی در تامین منابع اطلاعاتی متنوع، عدم اتخاذ ساز و کارهای کارآمد در زمینه جلب مشارکت و دریافت نظرات و ایده های مخاطبان، ارائه ناکافی نوآوری ها و ایده های ابداعی، عدم موفقیت در ارائه خدمات جهان شمول و در عین حال محلی و در نظر نگرفتن مخاطبان جهانی و تکیه صرف بر نیازهای محلی و منطقه ای روبه رو است. البته در این زمینه کارهای مثبت و سودمندی نیز انجام شده است اما چنانچه بخواهیم موفقیت این اقدامات را نقادانه مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم و با توجه به عدم امکان سنجش میزان سرمایه اجتماعی تولید شده در نتیجه این فعالیت ها، باید همیشه این پرسش را از خود بپرسیم که در صورت تعطیل شدن کتابخانه های عمومی کشور، آیا فقدان یک نهاد اجتماعی موثر که تولید کننده سرمایه اجتماعی نیز هست بدان گونه که باید، احساس خواهد شد؟ در صورتی که پاسخ به این پرسش منفی باشد می بایست پذیرفت که کتابخانه های عمومیمان در این راستا چندان موفق نبوده و ضرورت دارد که ماموریت ها و کارکردهای آنها مورد بازنگری واقع شود.

افتخاری، اصغر (1382). "نبود سرمایه اجتماعی و تاثیر آن در امنیت. نشریه پژوهشی، آموزشی و اطلاع رسانی". نشریه مرکز تحقیقات دانشگاه امام صادق (ع)، شماره 11و 12.
آقانصیری، مریم (1390). "نقش سرمایه اجتماعی در ارتقای بهره وری نیروی کار". مجلس و پژوهش، سال 17، شماره 63، 111-138.
بیرو، آلن (1366). فرهنگ علوم اجتماعی . ترجمه: باقر ساروخانی. تهران: انتشارات کیهان.                            
پاتنام،روبرت (1380).دموکراسی و سنتهای مدنی.ترجمه محمد تقی دلفروز.تهران:انتشارات روزنامهسلام.
پارسازاده، احمد؛ شقاقی، مهدی (1388). "کتابخانه های عمومی و ساخت واقعیت اجتماعی". تحقیقات اطلاع رسانی و کتابخانه های عمومی، 15، 4، 29-60.
پیراهری، نیر (1388). "سرمایه اجتماعی در نظریات جدید". پژوهش نامه علوم اجتماعی، شماره 3، 109-131.
تاجبخش، کیان (1384). سرمایه اجتماعی، اعتماد، دموکراسی و توسعه. تهران: شیرازه.
چلبی، مسعود (1375). جامعه شناسی نظم: تشریح و تحلیل نظری اجتماعی. تهران: نشر نی.
حسن زاده ثمرین، تورج؛ مقیمی، سیدمحمد (1389). "اثر سرمایه اجتماعی بر تعالی سازمانی". مطالعات مدیریت راهبردی، شماره 3، 123-143.
خدایی، ابراهیم؛ مبارکی، محمد (1389). "سرمایه اجتماعی و هویت: رابطه متقابل". دانشنامه علوم اجتماعی، دوره 1، شماره 2، ص 1-31.
درانی، کمال؛ رشیدی، زهرا (1387). "بررسی تعاریف، مفاهیم و چگونگی ایجاد سرمایه اجتماعی(با تاکید بر اعتماد اجتماعی)". ماهنامه مهندسی فرهنگی، سال 2، شماره 17-18، 8-19.
عباس زاده، محمد؛ مقتدایی، لیلا (1388). "بررسی جامعه شناختی تاثیر سرمایه اجتماعی بر دانش آفرینی" . مجله جامعه شناسی ایران، دوره دهم، شماره 1، 3-28.
غفاری قدیر، جلال؛ شقاقی، مهدی (1389). "کتابخانه های عمومی و تحلیل کارکردهای اجتماعی آن به عنوان نهادی ارتباطی- رسانه ای". تحقیقات اطلاع رسانی و کتابخانه های عمومی، 16، 3، 5-38.
فدایی عراقی، غلامرضا (1389). مقدمه ای بر هویت کتابداری و اطلاع رسانی: مجموعه مقالات. تهران: نهاد کتابخانه های عمومی کشور.
فوکویاما، فرانسیس (1385). پایان نظم. ترجمه غلام عباس توسلی. تهران: حکایت قلم نوین.
کلمن،جیمز(1377).بنیادهای نظریه اجتماعی. ترجمه: منوچهرصبوری. تهران:نشرنی.
موسوی، میرطاهر (1385). "مشارکت اجتماعی یکی از مولفه های سرمایه اجتماعی". فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، سال ششم، شماره 23: 67-92
نوغانی، محسن؛ فولادیان، احمد؛ احمدی ازغندی، حسن (1389). "بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر رضایت از زندگی". جامعه شناسی مطالعات جوانان، پیش شماره سوم، 169-193
Brehm, John; Wandy, Rahn (1997). "Individual Level Evidence for the Causes and Consequences of Social Capital". American Journal of Political Science, Vol41, Issue3, 999-1023.
Humpheres, S.E. (2005). "English and Social Capital in American University in the Republic of Panama". Ph.D. Dissertation, Department of Middle and Secondary Education in Partial Fulfillment of the Requirements for the Degree of Doctor of Philosophy, Spring Semester.
Mathews, Judy H. (1998). "Knowledge Creation Management Links to Innovation and Social Capital". In Wong, Poh-kam(Ed). Proceedings International Conference on Knowledge Management in Asia, Knowledge Creation Management, National University of Singapore, Singapore.
Varheim, Andreas (2007). "Social capital and public libraries: the need for research". Library & Information Science Research, 29: 416-428.
[1]دانشجوی دکتری علوم کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه فردوسی مشهد، mzerehsaz@gmail.com
[2]Bourdieu
[3]Jame, Coleman
[4]Robert, Putnam
[5]Francis Fokuyama
[6] Immerfall