unavailable
unavailable
آنچه در مؤسسات و سازمانها ارزش و اهمیت داشته و آنان را در نیل به اهداف عالی یاری میدهد، برقراری ارتباط است. ارتباط باعث میشود ارزشها و ویژگیهای یک سازمان در جامعه و نزد مخاطب بروز پیدا کند، لذا هراندازه ارتباط برای ارائه اطلاعات فراگیر باشد دستیابی به اهداف جوامع و سازمانها سریعتر خواهد شد. موزهها نیز به عنوان موسسهای فرهنگی آموزشی از این قاعده مستثنا نیستند. ایجاد سازوکارهای نوین و بهرهگیری مناسب از روابط عمومیها از ظرفیتها و توانمندیهای اطلاعرسانی رسانههای جمعی برای ارتباط و اثربخشی از موضوعات مهمی است که باید همواره در اولویت برنامهریزی کارآمد هر موزه مخاطب محور قرار میگیرد. در سالهای اخیر بررسی نیازها و توقعات بازدیدکنندگان موزه آستان قدس رضوی در قبال موزهها به عنوان یکی از ویترینهای خدمات این آستان متبرک موردتوجه خاص قرارگرفته است. منظور این است که برخی از مجموعههای آستان قدس رضوی مانند اماکن متبرکه و موزه ویترین عرضه خدمات و قابلمشاهده هستند که در منظر زائرین و بازدیدکنندگان قرار دارند و برخی دیگر پشتیبان و لجستیکی هستند و خدماتشان به صورت مستقیم قابلعرضه و مشاهده نیست. این مقاله ضمن بررسی پژوهش میدانی انجامشده در قالب نظرسنجی از مخاطبان موزه آستان قدس به تحلیل و ارائه راهکارهای مناسب و فنآوری محور برای ارتباط مؤثر با بازدیدکنندگان موزه میپردازد.
مطبوعات در ایران در یکصد و هشتاد سال پیش (با انتشار روزنامه کاغذ اخبار میرزا محمد صالح شیرازی به سال 1252ق/ 1215 ش) پدید آمد. اما حدود هفت دهه بعد از کاغذ اخبار در خراسان روزنامه ادب به عنوان نخستین نشریه این سرزمین متولد شد. نخستین مجله خطۀ خراسان در سال 1298 خورشیدی با نام دانش در مشهد منتشر شد. پس از گذشت حدود سی سال از انتشار مجله دانش، فرهنگیان خراسان مجله تخصصی نامه فرهنگ ارائه کردند. این مقاله به معرفی مجله نامه فرهنگ و بررسی هدف و محتوای آن و چگونگی انتشارش میپردازد.
این مقاله به شیوهی توصیفی- تحلیلی و بر اساس مصاحبه و اسناد و مدارک موجود انجام شده است. وضعیت انتخاب کتاب در کتابخانهی مرکزی آستان قدس رضوی در گذشته و حال، هم چنین محدودیتها و مشکلات آن مورد بررسی قرار گرفته است. در پایان نیز با توجه به نتیجههای به دست آمده، پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت انتخاب و گردآوری منابع در راستای هدفها و سیاستهای سازمان ارائه شده است.
مدیریت، فرایند طراحی و حفظ شرایط به منظور انجام مؤثر اهداف انتخابشده میباشد. مدیریت انجام وظایف برنامهریزی، سازماندهی، نیروی انسانی، پیشرفت، کنترل و مدیریت فعالیتهای ضروری سازمان در تمامی سطوح میباشد. با این حال مهارتهای مدیریتی و فنون اداری موردنیاز برای مدیریت آرشیوهای خاص، ممکن است با سطح سازمانی متفاوت باشد. به هر حال هدف همه مدیران رسیدن به تولید مازاد و ایجاد خروجی مطلوب و باکیفیت در یک دوره زمانی خاص است. آرشیو به هر مجموعه سازمانیافته از اسناد معین از رسانه اشاره میکند. در این مقاله انواع آرشیوهای تخصصی و کارکرد هر کدام از آنها موردبررسی قرارگرفته علاوه بر آن کاربرد هریک از اصول عملکردهای مدیریتی (مانند برنامهریزی، سازماندهی، هماهنگی، کنترل، هدایت) در مدیریت آرشیوهای خاص موردمطالعه قرارگرفته و راهبردهای استراتژیک برای مدیریت آرشیو و اسناد ارائهشده است.
بخش عظیم سرمایه و ثروت انسان، دانش اوست. این دانش در یک فرایند طولانی و نسبتاً پیچیده، تولید، گردآوری و ساماندهی شده است؛ و زمانی این دانش دارای ارزش است که به خرد و حکمت تبدیل شود. بررسی سلسلهمراتب فرایند داده، اطلاعات، دانش و حکمت (خرد) از دیدگاه علوم مدرن و علوم کتابداری و مقایسه آن با «حکمت» از دیدگاه قرآن، آیات، روایات، فلاسفه و دانشمندان سایر علوم. همچنین بررسی روابط، و شباهتها و تفاوتهای آنها باهم، از اهداف این پژوهش است. روش پژوهش در این مقاله تحلیلی - تکاملی است. پژوهشگر سعی کرده است با تحلیل موضوع دانش و حکمت آن را از دو زاویه علوم کتابداری و اسلام موردمطالعۀ بیشتر قرار دهد. یافتههای پژوهش نشان داد که فرایند داده، اطلاعات، دانش و حکمت (خرد) علاوه بر جنبه بشری و مادی آن، جنبه معنوی و آسمانی، نیز دارد؛ و حکمت قرآنی و حکمت بشری از یک جنساند و در طول هم قرار دارند. همچنین آلایندههای اطلاعاتی نقش مخربی در فرایند داده، اطلاعات و دانش دارند، و مانع تبدیل اطلاعات به دانش و دانش به خرد میشوند. بنابراین، دانش باید به حکمت تبدیل شود و حکمت از منظر علوم بشری و کتابداری نیز با حکمت الهی پیوند بخورد، زیرا حکمت الهی، انسان را به کمال و حقیقت میرساند. نظریه «مدیریت حکمت» میبایست به مرور جایگزین «مدیریت دانش» شود. این مطالعه نشان داد که کتابخانهها باید سیاستها و راهبردهای خود را مطابق جامعهی حکمت محور تدوین نمایند و جامعه و مخاطبان خود را با آن سمت هدایت نمایند. همچنین پیشنهاد میشود، ملاک برنامهریزیهای، تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای آیندهی در حوزه کتابداری و اطلاعرسانی، خرد و حکمت قرار گیرد، تا دانش و اطلاعات.
موزه به عنوان جایگاهی برای بسط فرهنگ انسانی دارای کارکردهای اجتماعی ویژهای است و نقش مهمی در تحولات فرهنگی به عهده دارد. مطالعه تاریخچه موزهها در جهان نشان میدهد اندیشمندانی که پس از جنگ جهانی دوم یا دوران وحشت و نکبت و افول انسانی گرد هم آمدند به دنبال راهکاری برای خروج نسل بشر از این بحران انسانی بودند. در چنین شرایطی بود که جامعه جهانیِ درهمشکسته نیاز به تکیهگاهی توانمند برای خیزشی دیگر به سوی جامعه آرمانی و نجات خویش داشت، و در این مسیر چه بهتر از اینکه با نگاهی اندیشمندانه به گذشته چراغی فرار وی آینده برافروزند. ازاینروی این بار نه موزه به عنوان ویترینی برای انبارهایی انباشته از اشیای قدیمی، بلکه موزههایی با مأموریت بازسازی جامعه بشری و با کارکردهای مهم اجتماعی، در وجههای موردنیاز جامعه مانند: جمعآوری و حفظ و نگهداری باهدف حفظ هویت فرهنگی و تاریخی و جلوگیری از خود بیگانگی، همچنین آموزش، پژوهش و معرفی باهدف ایجاد بنیانی مستحکم برای آیندهای نوین، ایجاد شد. امروزه در جریان تحوّلات فرهنگی شاهدیم که برخی از موزهها با ایجاد فرصتهای آموزشی در خارج از مدرسه، آموزههای ذهنی را به مهارتهای تجربی تبدیل میکنند. همچنین با استفاده از روش آموزش خلّاق به یکی از اهداف مهم خود که «مشاهده عمیق و یادگیری پایدار» مراجعان است دستیافتهاند.آنها موفق شدهاند فرهنگ دیدار از موزهها را که عبارت است از «زیبا دیدن، خوب حس کردن و بهتر تجربه کردن» به جامعه مخاطب انتقال دهند (کریمی، 1391، ص 30-32). در ایران بخش مهمی از این تحولات فرهنگی را پس از انقلاب اسلامی در راستای ارتقای اندیشه و تفکرات مبتنی بر قرآن کریم شاهد هستیم. آنان که با آیات روشن قرآن آشنا هستند زیبایی و عمق کلام حق را در توصیف مدام به «توجه به آثار گذشتگان» درک میکنند. بدین ترتیب وقتی تعریف جامع سازمان جهانی موزهها (ICOM) از واژه «موزه» را مطالعه میکنیم، متوجه میشویم که بدون تردید یکی از مکانهایی که میتواند به نسل حاضر آگاهی لازم درباره هویتشان و دیدگاهی مبتنی بر تفکر و عبرتآموزی از گذشتگان را منتقل کند موزهها هستند[1]. پس شایسته تقدیرند آنان که به این مهم باهدف ارتقاء اندیشه و نگرش انسانی اسلامی توجه دارند.[2] در این بخش از مقاله تاریخچه موزههای آستان قدس، بهاختصار نگاهی بر تحولات این موزه، پس از انقلاب اسلامی و توسعه آنکه مبتنی بر موقوفات فرهنگی بوده خواهیم داشت. روشن است که در این توسعه، دیدگاه علمی و فرهنگیِ مدیران عالی آستان قدس رضوی و جلب اعتماد ایشان برای توسعه موقوفات نقش مهمی داشته و دارد. [1] از معنای نام «موزه» در فرهنگ و تمدن کهن غرب که برگرفته از «جایگاه موزها» است نباید غافل شد. [2] البته ناگفته نماند که کاستیها نشان میدهد این ارگانََِِِِّ زنده، همیشه در حال تحول و پیشرفت خواهد بود.