پیوند با طبیعت در معماری کتابخانه ­ها

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانشجوی ارشد کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه فردوسی مشهد

چکیده

طبیعت تجلی گاه احساسات، شور، شعف و زیبایی­ها­ست به همین دلیل انسان همواره می­کوشد تا با آن همراه باشد. این نوع همراهی وهمزیستی با طبیعت را به خوبی می­توان در معماری سنتی دید. که نه تنها با محیط طبیعی سر ناسازگاری و جنگ ندارد بلکه در عین زیبایی و کارآمدی با آن کمال هماهنگی و موازنه را دارد. کتابخانه نیز به عنوان یک مرکز یادگیری باید به نیازهای اطلاعاتی وهم به نیاز­های روحی  وروانی کاربران ( شوق، شادی، لذت و...) توجه کند. ارضای این نیازها از طریق پیوند با طبیعت قابل حصول است. بنابراین مقاله حاضر برآن است ضمن شناسایی نقش و جایگاه طبیعت در معماری کتابخانه­ها، به روش­های همزیستی ساختمان کتابخانه­ها با طبیعت از طریق پاسخگویی به شرایط آب و هوایی و توپوگرافیک وتاثیرات آن بر افزایش تعداد مراجعه­کنندگان از لحاظ زیبا شناختی و روان شناختی بپردازد این پژوهش از نوع توصیف تحلیلی و با استفاده از روش کتابخانه­ای و بر اساس تحلیل محتوا به گرد آوری و تحلیل داده­ها می­پردازد.

کلیدواژه‌ها


مقدمه

     انسان همواره با طبیعت در ارتباط است وبا دستکاری در طبیعت سعی داشته است که بگونه­ای بهینه طبیعت را در خدمت خود درآورد. این نوع همزیستی به خوبی در طول تاریخ بشر دیده می­شود. به عبارتی دیگر بشر از زمانی که سرپناه، مسکن، محیط زیست و... ساخت ومورد بهره برداری قرار داد همیشه به عوامل موجود در طبیعت توجه داشته است و طبیعت را به عنوان یک طرف مهم واساسی در نقشه­ها و طرح­هایش مورد استفاده قرار داده است (کیانی، 1380؛ نصر، 1380). همزیستی میان انسان و طبیعت در تمدن اسلامی نیز به صورت آشکاری وجود داشته است. ساخته­های موجود در جهان اسلام همچون در تمدن­های سنتی دیگر با طبیعت همسو و هماهنگ بوده­اند. به عنوان نمونه استفاده از بادگیرها در شهر­های مرکزی ایران از جمله یزد، کاشان، کرمان نشان دهنده دانش آدمی برای بهره برداری هر چه بیشتر از عوامل طبیعی موجود در فرهنگ اسلامی است که در عین زیبایی و کارآمدی نه تنها با محیط طبیعی سر ناسازگاری و جنگ ندارد بلکه با آن کمال هماهنگی و موازنه را دارد (نصر، 1380). اهمیت این همزیستی علاوه بر دستاوردهای مادی، نه تنها سبب آشنایی انسان با طبیعت می­گردد، بلکه رابطه فرد را با محیط اطرافش تداوم می­بخشد وباعث حداکثراستفاده بهینه از عوامل طبیعی موجود از قبیل انرژی نور و آب و باد و جلوگیری ازمصرف صرف انرژی­های خارجی می­شود. اما امروزه یکی از مشکلات گریبان گیر تمدن معاصر فراموش کردن این بعد از معماری است. در نتیجه درحال حاضر بسیار سخن از آن می­رود که معماری را به صورتی در آورند که چشم اندازهای بشری با طبیعت همسو باشد زیرا تجربه ثابت کرده است این همسویی در شکل­گیری شخصیت، رفتار و نظام عملکردی انسان موثر است. بنابراین مقاله حاضر برآن است ضمن شناسایی نقش و جایگاه طبیعت در معماری کتابخانه­ها، به روش­های همزیستی ساختمان کتابخانه­ها با طبیعت از طریق پاسخگویی به شرایط آب و هوایی و توپوگرافیک وتاثیرات آن بر افزایش تعداد مراجعه­کنندگان از لحاظ زیبا شناختی و روان شناختی بپردازد.

 
اهمیت وجایگاه طبیعت در معماری کتابخانه ها

 معماری در هم آمیختن هنر و دانش (فناوری) در جهت خلق محیطی مناسب برای نیاز­های انسانی است (هلمن، 1381). با تاکید به این تعریف و عنایت به اینکه طبیعت سرچشمه احساسات، شور، شعف، رایحه، فضا، و زیبایی است و با توجه به اینکه انسان نیز فطرتاً طبیعت­گرا و طبیعت­خواه است پس می­بایست همواره دست ساخته­های بشری در هماهنگی و همخوانی با طبیعت باشد. از آنجایی که یکی از دست­آوردهای بشریت کتابخانه است که با هدف خدمت رسانی به جامعه ایجاد می­شود و وجود آن بر روند و توسعه و بالندگی فرهنگی کشور تاثیر گذار است لذا باید به گونه­ای هماهنگ با محیط اطرافش ساخته شود که هر ببینده را در اولین نگاه مجذوب خویش سازد و استفاده از آن علاوه بر رفع نیاز­های اطلاعاتی کاربر، شوق­برانگیز و شادی آفرین باشد در غیر این صورت بی­رغبتی و بی­انگیزه­گی کاربران به مراجعه و استفاده از کتابخانه را به همراه خواهد داشت. بنابراین هر­گاه معماری کتابخانه بر اساس اصول و ضوابط منطقی و همسو با خواسته­های فطری و طبیعی انسان­ها وهماهنگ با طبیعت باشد علاوه بر اینکه محیطی زیبا و آرامش بخشی را برای کاربران فراهم می­سازد، صرفه­جویی قابل ملاحظه­ای در هزینه­های کتابخانه به دلیل بهره­گیری از عوامل طبیعی موجود (انرژی باد، آب، خورشید) به دنبال خواهد داشت. بنابراین با مشخص شدن جایگاه طبیعت در معماری کتابخانه­ها ضروری است انواع رویکردهای موجود در این رابطه مورد بررسی قرار گیرد تا با آشنایی کافی با هر یک از رویکردها بتوان بهترین رویکرد را دررابطه با نیازهای انسانی مشخص ساخت.

 
انواع رویکردهای مختلف معماری در رابطه با طبیعت

طبق مطالعات متون مربوطه، چهار نوع رویکرد مختلف در رابطه با طبیعت وجود دارد(حمزه نژاد، 1386؛ نصر،1377؛ نصر،1380) که درسه مورد آن افراط و تفریط کاملاً مشهود است و فقط در یک مورد آن است که به خوبی رابطه تعامل و همزیستی با طبیعت دیده می­شود. در ادامه به طور خلاصه به انواع این رویکردها پرداخته می­شود. هدف از پرداختن به این مبحث درک بهتر شیوه­های برخورد معماری با طبیعت به منظور بهره گیری از آن در جهت شکوفایی معماری کتابخانه­ها و ارضاء نیازهای انسانی است.

رویکرد طبیعت ستیز 2. رویکرد طبیعت گریز3. رویکرد طبیعت گرا 4. رویکرد طبیعت ساز.

رویکرد طبیعت ستیز(رودررویی با طبیعت): در این رویکرد رابطه انسان با طبیعت غیر سامانه­ای، یک طرفه، ومصرفی است به گونه­ای که از آن به عنوان یک کالا بهره و لذت می­برد و به بهره­کشی، تسلط و مقابله با آن می­پردازد. این روحیه تسخیرگری و مهار طبیعت را به وضوح در هنر و معماری دوران صنعتی مدرن می­توان دید. ویژگی اصلی این دوره تغییر در نسبت بین انسان و طبیعت است. یعنی انسان به جای اصالت دادن به طبیعت، به تغییر آن و اصالت دادن به خود می­پردازد این جاست که کانون اصلی ارتباط بین انسان با طبیعت از هنر به صنعت تبدیل می­شود یعنی چیزی که هدفش تامین آسایش بیشتر انسان است.

رویکرد طبیعت گریز(بی­تفاوت ): این دیدگاه نیز رابطه انسان با طبیعت را غیرسامانه­ای یا سامانه­ای گسسته می­بیند (مانند ارتباط اجزاء یک ماشین). ولی همچون رویکرد قبلی توصیه­ای بر مهار و سلطه بر طبیعت نمی­کند و آنها را دارای دو ساختار متفاوت می­داند. در این دیدگاه طبیعت مزاحم و همچون زندانی است که انسان را از رسیدن به حقیقت محروم می­کند. به طور کلی زیر بنای این دیدگاه بر اصل بی­اعتنایی یا مخالفت با طبیعت پی­ریزی شده است.

                                               

·        رویکرد طبیعت گرا ­(هماهنگی): در این نگرش بیش از همه دیدگاه­های قبلی بر رابطه سامانه­ای انسان با طبیعت تاکید می­شود به طوری که همواره انسان را جزئی از طبیعت می­داند و راز ماندگاری و پایداری در هماهنگی با آن است. اگر چه سابقه این نظریه در مکاتب شرقی بسیار کهن است اما امروزه شکل جدیدی از طبیعت گرایی ظهور کرده است که در آن رابطه معماری با طبیعت را بیشتر از نوع غیر ساختاری و ظاهری دنبال می­کند و آن را ارگانیک نمی­داند. عمده این مکاتب به اشکال مختلف به بهره­برداری و تقلید از مظاهر شکلی طبیعت اهمیت می­دهند. مهمترین دیدگاه را در این زمینه باید مکاتب ارگانیک دانست. در این نگرش انسان از طبیعت جدا نیست ونه قصد مقابله با طبیعت را دارد و نه در پی مهار کردن آن است بلکه بر آن است تا از طریق پیوند با آن به پایداری و آرامش و امنیت برسد. زیر- بنای حکمت عملی این دیدگاه، دوستی، بهره­مندی، وصمیمیت با طبیعت است و به همین جهت به حقوق طبیعت اهمیت داده و آداب و دستورات خاص را در مواجهه با طبیعت ضروری می­داند.

رویکرد طبیعت ساز(تکمیل): این رویکرد از نوع فراسیستمی است یعنی عظمت وجودی انسان را چیزی فراتر از طبیعت می­داند.  نگرش این دیدگاه به طبیعت آیه­­ای است به گونه­­ای که طبیعت را بستر آغازین رشد روحی انسان می­­داند و هنر انسان تکمیل نارسایی و نقص معنایی طبیعت است. سبک­های معماری اسلامی و ژاپنی نمونه­های بارز از این نوع رویکرد هستند.

بر اساس آنچه گفته شد ودیدگاه­های موجود سوالی که در این جا مطرح می­شود این است که معماری کتابخانه­های امروزی به کدام یک از این رویکردها نزدیکتر است؟ آیا معماری کتابخانه­های امروز توانسته است همزیستی مسالمت آمیزی بین طبیعت و معماری ایجاد کند، تا به کمک آن محیطی پویا و جذاب را برای مراجعه­کنند­گان فراهم آورد؟ آیا از عناصر موجود در طبیعت از قبیل نور آفتاب، شاکله خورشید، درختان، باد، دریا، جنگل، کوه، و ...که سمبل­های طبیعت و سرچشمه احساسات و انگیزش هستند درجهت رفع نیازهای روان شناختی و زیباشناختی کاربران استفاده شده است؟ از آنجایی که در کتابخانه­های امروزی کمتر نشانه­ و ردپایی از عناصر طبیعی یافت می­شود لذا در ادامه جا دارد رابطه بین معماری کتابخانه با نیازهای استفاده کنندگان و چگونگی پاسخگویی به این نیازها از طریق معماری پرداخته شود.

 
رابطه بین معماری و نیازهای طبیعی انسان

 کتابخانه به عنوان یک مرکز یادگیری بر آن است تا از طریق ارضاء نیازهای شخصیتی و شناختی به رشد و پرورش انسانها کمک کند. بنابراین بنای یک کتابخانه باید به گونه­ای طراحی شود که کتابخانه را در رسیدن به این هدف یاری کند. به سخن دیگر آن جا که نیازهای زیستی مد نظر است معمار با توجه به شرایط اقلیمی موجود و استفاده بهینه از عوامل طبیعی می­بایست محیطی راحت را برای کاربران کتابخانه تهیه کند، در مرتبه بعدی سلسله نیازهای مازلو نیازهای ایمنی قرار دارد بنابراین معماری کتابخانه باید کاربران را در برابر هر گونه تنش­های روحی و روانی از قبیل ترس، وحشت، استرس و ناگوارهای طبیعی از قبیل سیل، طوفان، زلزله و آتش سوزی ایمن سازد زیرا انسان از عواملی که هستی و هویت او را به خطر بیاندازد و منافع او را ناامن کند بیزار است بر این اساس معماری به دو شیوه یکی از طریق انتخاب محیط مناسب و امن و دیگر از طریق توجه به سازه و استحکام بنا می­تواند به نیازهای امنیتی کاربران پاسخگو باشد. نیاز تعلق­پذیری یعنی میل به برقراری ارتباط اجتماعی و نزدیک با سایر کاربران در کتابخانه وشرکت در فعالیت­های گروهی برای رفع نیازهای فکری و اطلاعاتی، که از طریق هویت عمومی در معماری می­توان به این مهم دست یافت یعنی ایجاد محیط­هایی مناسب و دوستانه برای تماس و تعامل بیشتر کاربران با یکدیگر به گونه­ای که کاربر به راحتی بتواند دقایقی را با سایر همنوعان در کتابخانه بگذراند و ارتباطی دوستانه برقرار کند. مرحله بعدی نیازها، نیاز به احترام است (نیاز به عزت نفس، منزلت داشتن، اعتماد به نفس، استقلال و...). این نیاز از جمله نیازهایی است که هر کاربر کتابخانه خواهان آن است بنابراین معماری کتابخانه باید به گونه­ای باشد که کاربران از رفت و آمد در آن احساس شخصیت و قدر و منزلت کنند، در نتیجه از طریق شاخص کردن هویت در معماری به ارضا شدن این نیاز به کاربر می­توان کمک کرد. از جمله نیازهای دیگر نیاز به خود شکوفایی، نیاز به شناختن، و نیاز به فهمیدن است که در سلسله مراتب بالاتر نسبت به دیگر نیازها قرار دارد. نیاز به خود شکوفایی یا خودسازی را می­توان حالتی گفت که افراد سعی دارند آن چه را که در درون خود دارند آشکار سازند بنابراین انتظار می­رود فضا و محیط کتابخانه نه تنها احساس لذت و آرامش را در فرد ایجاد کند بلکه می­بایست ازطریق پیشرفت هویت در معماری و ایجاد مکان­های آرامش بخش فضای مطلوبی را برای تامل و تفکر کردن و یادگیری بهتر کاربر مهیا سازد تا حس خلاقیت و ابتکار فرد حین مطالعه برانگیخته شود و استعدادهای درونی­اش در محیط کتابخانه به مرحله ظهور برسد (شولتز و سیدنی، 1378).

هرگاه کتابخانه همه نیازهای انسانی را در طرح خود مورد توجه قرار دهد آن گاه می­توان انتظار داشت که محیطی مناسب با توجه به نیازهای کاربران تهیه شده است. برای این منظور یعنی برای اینکه معمار بتواند در طراحی ساختمان کتابخانه­ها پاسخگوی نیازهای زیستی، ایمنی و... کاربران باشد باید شرایط اقلیمی موجود را کاملاً بشناسد و با به کار­گیری آن در جهت رفع نیازهای کاربران گام بردارد درادامه رابطه بین نیازهای انسان و چگونگی پاسخگویی معماری به این نیازها نشان داده شده است:

 

شکل(5) رابطه بین نیازهای انسان و چگونگی پاسخگویی معماری به این نیازها

 

بنابر آنچه گفته شد برای اینکه معماری کتابخانه هماهنگ با نیازهای انسانی و در جهت ارضا این نیازها باشد مستلزم شناخت ویژگی­های محیطی و شرایط اقلیمی موجود است تا معماران و سازندگان کتابخانه­ها با توجه به شرایط محیطی محل و مخصوصاً بر اساس مشکلات جوی موجود محیط راحت و آرامی برای استفاده کندگان ایجاد کنند. همان گونه که معماری گذشته ایرانی این همزیستی را با طبیعت به خوبی رعایت کرده است. یکی از نکاتی که معماران گذشته ایرانی به آن توجه داشته­اند شناخت ویژگی­های طبیعت است. این شناخت و آگاهی دارای حد­اقل دو جنبه است یک جنبه آن مربوط می­شود به شناخت ویژگی­های جغرافیایی محل مانند آب وهوا و جنبه دیگر شناخت مواد و مصالح موجود در طبیعت و بکار­گیری آن در جهت ویژ­گی­های توپو­گرافی موجود است. بنابراین در ادامه درباره ویژگی­های اقلیمی مناطق مختلف ایران و چگونگی سازگاری معماری این مناطق با شرایط اقلیمی موجود در جهت برآوردن نیاز استفاده کنندگان بحث خواهد شد.

 
شیوه­های سازگاری معماری با شرایط اقلیمی مختلف

ایران سرزمینی با اقلیم متفاوت است یعنی از نظر تنوع جغرافیایی می­توان چندین آب و هوا "گرم و خشک، گرم و مرطوب، سرد، معتدل و مرطوب" را در آن مشاهده کرد پس نمی­توان انتظار داشت که معماری کتابخانه­ها در همه این نوع مناطق یکسان باشد بلکه با توجه به شرایط موجود، بنای کتابخانه می­بایست شکل بگیرد به عنوان نمونه دشتهای موجود در نواحی شرقی و مرکزی ایران (دزفول و شوشتر...)، جزء اقلیم گرم و خشک محسوب می­شوند. در این مناطق به علت وجود آب و هوای گرم وخشک تابستان و سرد وخشک زمستان، ساختمان­ها به گونه­ای متصل به هم ساخته شده است کوچه­ها باریک و بعضاً پوشیده با طاق است و بناها به صورت کاملاً درونگرا و محصور و اغلب آن­ها دارای زیرزمین، ایوان و بادگیر است. ارتفاع اتاق­ها نسبتاً زیاد و طاقها غالباً قوسی و گنبدی است این خصوصیات باعث می­شود زمستان مقدار کمتری گرما از دست دهند و در تابستان نیز مقدار کمتری گرما به ساختمان وارد شود. از دیگر کارهای بهینه­سازی شرایط اقلیمی در این منطقه وجود زیرزمین در بنا است، یعنی قرار دادن بخشی از ساختمان در داخل زمین، که موجبات کاهش تبادل حرارت بین داخل و خارج بنا را ایجاد کرده و باعث مقاومت پایه­های ساختمان در مقابل نیروهای زلزله نیز می­شود (قبادیان، بی­تا؛ معماریان، 1375).

از جمله خصوصیات اقلیمی طاق­های قوسی و گنبدی در مناطق گرم و خشک این است که ارتفاع اطاق از کف تا زیر طاق زیاد می­شود  لذا می­توان یک تهویه طبیعی در اطاق ایجاد کرد. از آن جایی که هوای گرم سبک­تر است و به بالا صعود می­کند و هوای خنک­تر جایگزین آن می­شود با تعبیه چند دریچه در اطراف و یا نوک طاق، هوای گرم از دریچه خارج می­شود ویک جریان طبیعی از پایین به بالا به وجود می­آید. همچنین ازعمده مصالح مورد استفاده در این مناطق می­توان به گل و خشت وآجر اشاره کرد که به وفور در این مناطق یافت می­شود و از نظر اقلیمی عملکرد خوبی دارد زیرا در طی روز دیر گرم می­شود و شبهنگام نیز دیر حرارت خود را پس می­دهد و این باعث تعدیل نوسان حرارت داخل ساختمان در طی شبانه روز می­شود (توسلی ، 1360؛ Cangue, 1979)

پس ضروری است معماری کتابخانه در این مناطق متفاوت از نوع معماری در نواحی جنوبی کشور باشد زیرا در استان خوزستان، جنوب شرقی استان سیستان و بلوچستان و در نواحی جنوبی کشور در کناره خلیج فارس( بندرلنگه، بوشهر، کنگ،...) آب وهوا گرم ومرطوب است. برای مقابله با شرایط سخت آب و هوایی این منطقه و ایجاد سایه و استفاده از جریان باد، بناها رو به نسیم دریا ساخته می­شود. همچنین به دلیل وجود رطوبت هوا، زیرزمین ساخته نمی­شود بلکه طبقه هم کف از سطح زمین نیز بالاتر ساخته می­شود. استفاده از سنگ­های متخلخل (مرجانی) نیز به منظور عایق حرارتی و صوتی در بنا کاربرد زیادی دارد (قبادیان، بی­تا).

بنابراین مصالح مورد استفاده در این مناطق شامل موادی است که دارای جرم حرارتی کم هستد و حرارت را در خود ذخیره نمی­کنند مانند چوب، اما از آن جایی که پوشش گیاهی در این مناطق محدود است از چوب فقط برای بام، در و پنجره استفاده می­شود و برای بدنه ساختمان به ناچاراز مصالح بنایی دارای جرم حرارتی بسیار زیاد استفاده می­شود و برای جبران آن دیواره­ها ضخیم ساخته می­شود. از دیگر مصالح طبیعی مورد استفاده در ساخت بناها می­توان به سنگ­های لاشه سرخ و سفید و سیاه، ملات گل، گچ محلی، کنگو (حصیر)، گرد(شاخ­های نخل ­ گل چرب) اشاره کرد (توسلی، 1360؛ قبادیان، 1372).

در مناطقی با شرایط اقلیمی معتدل و مرطوب (کناره جنوبی دریای خزر) به علت بارندگی و رطوبت زیاد در تمام فصول سال و پوشش وسیع نباتی، در این مناطق برای جلوگیری از رطوبت بیش از حد، و استفاده حد اکثر از جریان هوا و نیز طبیعت زیبا و سرسبز ساختمان­ها با حیاط­ها و فضاهای باز و وسیع از هم جدا می­شوند (معماریان، 1375).

به طور کلی، بام ساختمان­ها به شکل شیبدار به منظور جابه­جایی هوا، عدم وجود زیرزمین به علت رطوبت هوا، کف طبقه همکف بالاتر از سطح طبیعی زمین به دلیل استفاده از جریان باد، فرم ساختمان­های این منطقه را تشکیل می­دهد. که به خوبی نشان دهنده هماهنگی معماری با شرایط اقلیمی موجود است. همچنین از جمله مصالح مورد استفاده در این مناطق می­توان به خاک، سنگ، و عناصر گیاهی موجود اشاره کرد که در محل نیز به وفور یافت می­شود.

نواحی مرکزی ایران که توسط رشته کوههای البرز و زاگرس از دریای خزر جدا شده است شرایط آب و هوایی سرد را به وجود آورده است. وجود بارش برف سنگین، رطوبت کم هوا و اختلاف بسیار زیاد درجه حرارت بین شب و روز از ویژگی­های بارز این منطقه است. بنابراین برای همسویی و همزیستی با این شرایط آب و هوایی ساختمان­ها در این مناطق اغلب دارای حیاط مرکزی و درون­گرا، اطاق­هایی با ارتفاع کم، بازشوها کوچک، و دیوارهایی نسبتاً قطور، با بام­هایی مسطح می­باشد. نوع مصالح مورد استفاده در این مناطق اغلب سنگ و چوب و کاهگل است.

بنابراین همانطور که ذکر شد معماری کتابخانه­ها نیز همانند  معماری سنتی و بومی ایران می­بایست در خدمت آسایش و راحتی و نشاط استفاده کنندگان شکل بگیرد و تناسب­ها و حجم­ها و کاربرد مصالح در خدمت جامعه و استفاده کننده  باشد و نه اینکه استفاده کننده در اسارت بافت خشن و خشک کتابخانه قرار گیرد بلکه می­بایست شگفتی­ها، زیبایی­ها و توانایی­ها و شکنندگی­ها در کنارهم دیده شود و با توجه به شرایط و موقعیت­های جامعه و نیازها، آمیزه­ای موزون و پاسخگو را ایجاد کند مانند معماری گذشته که نمونه­ای از معماری ساده، و بی­پیرایه اما در عین حال زیبا، و ژرف اندیش است به طوری که درتعادل و همسویگی با محیط اطراف خود دست یافته است. این تعامل و همسویی طبیعت با معماری به ویژه در کتابخانه­ها می­تواند تاثیرات عمیقی برای انسان به عنوان یک کاربر داشته باشد که در ادامه به برخی از این تاثیرات و مزایای این همزیستی اشاره می­شود.                

جدول(1). انواع شرایط آب وهوایی وشیوه­های سازگاری معماری با آن

شرایط آب وهوایی
شیوه های سازگاری معماری
مزایا
اقلیم گرم وخشک

ساختمان ها متصل- وجود طاق در بنا- وجود زیر زمین در بنا- بنا درونگرا و محصور

جلوگیری از ورود گرما به ساختمان- تهویه طبیعی- افزایش مقاومت ساختمان

اقلیم گرم ومرطوب

عدم وجود زیر زمین- ساختن بنا رو به نسیم استفاده از مصالح دارای جرم حرارتی کم-

ایجاد سایه- استفاده از جریان باد-

معتدل ومرطوب

استفاده ازحیاط وفضاهای باز- بام های شیب دار- عدم وجود زیرزمین

جلوگیری ازرطوبت زیاد – استفاده ازجریان هوا وطبیعت زیبا

اقلیم سرد
حیاط مرکزی ودرونگرا – ایجاداطاق با ارتفاع کم – بازشوها کوچک – دیوارها قطور- بام ها مسطح
جلوگیری از ورود سرما به داخل – مقاومت در برابر خشکی هوا
 
مزایای پیوند طبیعت با معماری کتابخانه­ها

مزایای بهره­مندی معماری از طبیعت از دو جنبه، یکی از بعد زیبا­شناختی و تاثیرات روان­شناختی آن بر روی کاربران و دیگر از بعد دستاوردهای مادی و صرفه­جویی در هزینه­های کتابخانه می­توان مورد بررسی قرار داد. از منظر زیبا­شناختی و روان­شناختی، استفاده از مصالح به صورت طبیعی و استفاده از فضای سبز برای ایجاد ارتباط بین فضای داخل و خارج ساختمان کتابخانه تاثیر بسزایی در شکل­گیری روابط اجتماعی، یادگیری، انگیزه، و خلاقیت کاربران دارد و درنهایت شادی و نشاط افراد و افزایش رضایت و میزان استفاده از کتابخانه را به همراه خواهد داشت. استفاده از فضای سبز و چشم اندازهای طبیعی جلوی فضای کتابخانه علاوه بر برانگیختن حس زیبایی و لذت بصری افراد، سکوت، آرامش، سایه، نور و تهویه مناسب را برای کاربران فراهم می­سازد وهمچنین مانع ورود سروصدای خارج به داخل ساختمان کتابخانه می­شود. همان طور که تجربیات ثابت کرده است هرچه فضا روشن­تر باشد محیط دلپذیرتر احساس می­شود لذا برای تامین این روشنایی در فضاهای داخلی کتابخانه بهترین منبع، استفاده از نور طبیعی است زیرا برخلاف نورهای مصنوعی (کنتراست) مانع ازخستگی قدرت بینایی کاربران می­شود. بنابراین در کتابخانه­ها به عنوان مراکز نگهداری کتب و اسناد ارزشمند استفاده از نور طبیعی و غیرمستقیم نه تنها مانع از خسارت جدی به دست­نوشته­ها و دیگر مدارک می­شود بلکه محیطی با نور و گرمایی دلپذیری را ایجاد می­کند که همه این موارد فوق در روح و روان کاربر تاثیر مثبت گذاشته و او را برای استفاده بیشتر از محیط کتابخانه ترغیب می­کند.

 از دیگر روی بررسی­های متون نیزبه خوبی نشان می­دهد که بکارگیری انرژی­های رایگان طبیعی همچون نور، باد و... آسایش، آرامش و شادی را با کمترین هزینه­ها برای کاربران کتابخانه فراهم می­آورد. استفاده از بادگیر در معماری سنتی نمونه­ی خوبی از بکار­گیری انرژی رایگان در معماری است که درعین زیبایی بخشیدن به بنا، نقش مؤثری درچگونگی تهویه فضای درونی بناها و خنک کردن سرداب­ها و آب انبارها دارد. به سخن دیگر معماری گذشته هرگز نمی­کوشد با ساختن پنجره­های بزرگ شیشه­ای حرارت و سرو صدای بیرون را به ساختمان کتابخانه وارد سازد تا ناچار شود برای سرد کردن ساختمان از انرژی فراوان خارجی استفاده کند و بر سر و صدای موجود نیز بیافزاید (قبادیان، بی­تا). بنابراین سازگاری ساختمان با شرایط اقلیمی بهترین روش برای کاهش هزینه­های ساختمان و مقابله با عوامل نامساعد جوی است. به عبارت دیگر در مناطقی که ساختمان مطابق اصول طراحی اقلیمی بنا شده اند، ضرورت استفاده از دستگاههای گرمایشی و سرمایشی مکانیکی را به حداقل رسانده است یعنی به جای اینکه به سیستم­های گرمایشی و سرمایشی فشار زیادی تحمیل شود خود ساختمان بدون سروصدا و بدون نیاز به سایر دستگاهها شرایط آسایش را برای کاربران فراهم می­کند و صرفه­جویی قابل ملاحظه­ای را به دنبال دارد.

 
جمع بندی و نتیجه گیری

بررسی­ها نشان می­دهد آنچه که درمعماری کتابخانه­های امروزی کمتر مورد توجه قرار گرفته است بحث بکارگیری عوامل طبیعی در معماری کتابخانه­ها است. به عبارت دیگر سازگاری دست ساخته­های بشری با شرایط اقلیمی و نیازهای ذاتی انسان، به گونه­ای که باعث ایجاد فضایی مناسب به لحاظ روان­شناختی و زیبایی شناسی در طراحی کتابخانه شود تا بتواند در رشد کتابخوانی کاربران موثر باشد دیده نمی­شود. در نتیجه علی­رغم اینکه درمعماری قدیم شاهد ساختمان­هایی در کمال سادگی و خلوص در هماهنگی و همخوانی با طبیعت هستیم، در عصر حاضر ساختمان کتابخانه­ها در پیوند با طبیعت قرار نگرفته است هرچند تعداد معدودی رگه­ از این نوع معماری در آنها مشاهده می­شود.

توسلی، محمود (1360). ساخت شهر و معماری در اقلیم گرم و خشک. تهران: نشر آب.
حمزه نژاد، مهدی (1386). مجموعه مقالات انسان، طبیعت، معماری. مشهد: دانشگاه فردوسی.
شجاعی، علیرضا (1385). فضاهای آموزشی، قواعد و معیارها. تهران: سیمای دانش.
شولتز، دوان؛ سیدنی، الن ( 1378). نظریه های شخصیت. ترجمه: یحیی سید محمدی، تهران: نشر هما.
قبادیان، وحید ( بی­تا). بررسی اقلیمی ابنیه سنتی ایران . تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
قبادیان، وحید (۱۳۷۲). "تطبیق منظر با اقلیم". مجله معماری و شهرسازی؛ شماره ۲4، (پاییز).
کیانی، مصطفی (1380). "طبیعت در آثار معماران نقش سمبل های طبیعت و جهان هستی در نگاه فرمال معماران". مجموعه مقالات انسان، طبیعت، معماری. مشهد: دانشگاه فردوسی.
گروتر، یورگ کورت (1386). زیبایی شناسی در معماری. ترجمه: جهان شاه پاکزاد. تهران: دانشگاه شهید بهشتی.
معماریان، غلامحسین (۱۳۷5). آشنایی با معماری مسکونی ایران گونه شناسی برونگرا. تهران، دانشگاه علم و صنعت.
نصر، سید حسین (1377). نظر متفکران اسلامی درباره طبیعت. تهران: انتشارات خوارزمی.
 نصر، سید حسین (1380). انسان و طبیعت ( بحران انسان متجدد). ترجمه: دکتر عبدالکریم. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی .
هلمن، لویی (1381). الفبای معماری. ترجمه محمد احمدی نژاد. اصفهان: نشر خاک.
Cangue, G (1979). Miffed, g: "Composition Architectonical a Typologies Edificial", Ed. Marsalis.
Catelli. G (1982). "Typologies primitive". Ed. Alien.