نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
کارشناس ارشد تاریخ و کارشناس پژوهش سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی
چکیده
کلیدواژهها
مقدمه
در طی اعصار گذشته، انسانها با نیّت سبک کردن بار حافظهی خود، اقدام به مکتوب نمودن بخشی از تجربههای خویش، جهت نسلهای آینده نمودند. اکنون آن تجارب بهعنوان میراث تمدن بشری حائز اهمیت گشته، بهگونهای که دسترسی سریع و آسان به این اندوختهها از ضروریات زندگی بشر گردیده است. در این میان، آرشیوها بهعنوان مراکز گردآوری، نگهداری، سازماندهی و اطلاعرسانی اسناد و پل ارتباطی گذشته باحال، رسالت سنگینی را به دوش دارند؛ زیرا در آرشیوها از آثاری محافظت میشود که هم اصلیترین بنمایههای شناخت تاریخ در آنجاست و هم حضور و فعالیت انسانها در دورههای مختلف در آن ثبت و ضبط است.
در کتابخانه آستان قدس رضوی که از قدیمیترین و غنیترین کتابخانههای کشور محسوب میشود از مقادیر گسترده و قابلتوجهی اسناد و مدارک نگهداری میشود که قدمت بخشی از آنها، به صدها سال پیش بازمیگردد. در سالهای اخیر با توجّه به افزایش کمیت و کیفیت این منابع، لزوم آمادهسازی و سازماندهی آنها جهت سهولت دسترسی و بازیابی اطلاعات بیش از گذشته، احساس گردید؛ بنابراین در کتابخانه، نهادی به نام مرکز اسناد پایه گذاری شد.
همزمان با تأسیس این مرکز در سال 1376، بخشی بانام آمادهسازی و آرشیو در این مجموعه پا گرفت که در قسمتی از فعالیت خود، انجام نمایهسازی اسناد را عهدهدار شد. امروز از ایجاد آن بخش، نزدیک به 20 سال میگذرد؛ باآنکه مدّتهاست نام آن به بخش نمایهسازی اسناد، تغییریافته امّا تاکنون بهصورت دقیق و منسجم، مطلبی از پیشینه و روند فعالیتهای آن منتشرنشده است. در این نوشتار سعی شده تا حد ممکن روایت دقیق و کاملی از اقدامات انجامشده در حوزهی نمایهسازی اسناد و مراحل طی شده در طول این سالها، ارائه گردد تا ضمن بیان پیشینهی این فعالیت مهم سازمان، نقاط ضعف و قوّت آن روشنشده و برای رفع کاستیها و مشکلات موجود در آن، چارهاندیشی مطلوبی صورت گیرد.
هدف و فایدهی پژوهش
هدف عمده از انجام این پژوهش، بررسی شیوهی عملکرد بخش نمایهسازی اسناد کتابخانهی آستان قدس از ابتدای تأسیس تا زمان حاضر، تهیهی پیشینه و سابقهای از روند انجام کار در این واحد و بیان و ثبت آن چیزی است که تاکنون صورت گرفته و درجایی مکتوب نگردیده است. بیشک عمده فایدهی این تحقیق، افزون بر بیان روشها، عملکردها و تغییرات و تحوّلات در طی سالهای گذشته، روشن نمودن نقاط ضعف و قوّت نمایهسازی در حوزهی منابع آرشیوی است. این اطلاعات میتواند مورداستفادهی دیگر مراکزی که به نحوی درگیر امر نمایهسازی اسناد هستند، قرار گیرد و در حل مشکلات آنها، راهنما و کارساز باشد.
روش پژوهش و گردآوری اطلاعات
این پژوهش، با روش کتابخانهای و بهصورت توصیفی ـ تحلیلی انجامشده و اطلاعات موردنیاز آن از بایگانی سازمان، گردآوریشده است. در این پژوهش، برخی اسناد و مدارک و نمونههایی از کاربرگههای مورداستفاده، ضمیمهشده است.
نمایهسازی و پیشینهی آن در کتابخانهی آستان قدس رضوی
«نمایه» از مصدر نمودن یا نمائیدن به معنای «نشان دادن» و «راهنمایی کردن» است. برابرنهادهی این واژه Index است که از واژهی لاتینی Indicate به معنای «نمایاندن»، «خاطرنشان کردن» مشتق شده است. در حوزه علم اطلاعات و کتابداری، معنای اصطلاح «نمایه» به عمل «تحلیل موضوعی مدرک» از طریق تشخیص، گزینش و تخصیص واژهها، اصطلاحها یا توصیفگرها به محتوای موضوعی مدرک گفته میشود که موجب تسهیل و تسریع بازیابی مدارک معین یا بخشهای خاصی از اطلاعات میگردد (نوروزی، 1389، 19-21). بهاینترتیب اهداف کلی نمایهسازی را میتوان در این موارد خلاصه کرد:
ـ انتساب نمادهای موضوعی به مدرک
ـ تعیین محتوا و مکان مدارک موردنیاز
ـ افزایش دسترسپذیری اطلاعات
ـ صرفهجویی در وقت کاربران، هنگام جستجوی اطلاعات (کاظم پور،27،1388).
برخِلاف روشهای ردهبندی و فهرستنویسی که دارای پیشینهی طولانیتری در کتابخانهها هستند؛ نمایهسازی از سابقهی چندانی برخوردار نیست. پس از بررسی اسناد و مکاتبات باقیماندهی مرتبط با کتابخانه، ردپایی از انجام
نمایهسازی در سالهای پیش از انقلاب به دست نیامد. بهواقع، در مدارک موجود از دورهی پهلوی هیچ اثر و نشانهای حاکی از اینکه مدیران و کارکنان کتابخانه با استفاده از روش نمایهسازی در پی ساماندهی منابع باشند، یافت نشد و مشخص گردید این شیوه، جایگاهی در ذخیره و بازیابی اطلاعات نداشته است. امّا بررسی مکاتبات مربوط به دورهی پس از انقلاب، نشان داد که در سالهای نخست دههی 60 موضوع نمایهسازی برای نخستین بار در کتابخانه مطرح گردیده و این شیوه برای سازماندهی منابع آرشیوی، یعنی اسناد موجود در ادارهی مخطوطات کتابخانه، پیشنهادشده است.
در اینجا با توجّه به اینکه روند ساماندهی منابع با استفاده از این روش، مسیر طولانی طی کرده است و برای روایت دقیق و بیان سابقهی نمایهسازی در کتابخانه، موضوع به دو بخش نمایهسازی اسناد و نمایهسازی مطبوعات، تقسیم میگردد تا درک و اِشراف بهتری حاصل گردد.
نمایهسازی در حوزهی مطبوعات
یکی از بخشهای کتابخانه که نمایهسازی بهنوعی در آن مطرح و از آن بهعنوان راهکار و ابزاری جهت ساماندهی منابع اطلاعاتی بهره گرفته میشود، بخش مطبوعات است. در سال 1373 موضوع تهیهی نمایهی توصیفی[1] از نشریات و مجلات موجود در مخزن مطبوعات، پیشنهاد میگردد. در این دوره به علّت کمبود نمایههای چاپی و نبود سیدیهای نمایه تصمیم گرفته میشود تصویری از فهرست مندرجات مجلاتی که به بخش مطبوعات ارسال میگردد، تهیه و پس از الفبایی نمودن عنوان مقالات و استخراج اطلاعات کتابشناختی، نمایهای از آن تهیه شود.
از مجموع نمایههای توصیفی نشریات ارسالی «فهرست مندرجات مجلات مخزن مطبوعات آستان قدس رضوی» تهیه و تدوین میشود که چاپ آن تا حدود 46 شماره ادامه مییابد. بهاینترتیب تا قبل از تأسیس مرکز اسناد، عمده فعالیتی که در حوزهی نمایهسازی در سازمان انجام میگیرد بر محور نمایهسازی توصیفی قرار داشت که هدف عمدهی آن معطوف به نظم بخشیدن به اقلام غیر موضوعی منابع بود. اخیراً نیز فعالیتهایی در این حوزه در خصوص تهیهی نمایه برای برخی نشریات و عنوانهای خاص آغازشده و قرار است در آیندهی نزدیک، برای روزنامههای دورهی قاجار موجود در مخازن مطبوعات و نیز نشریات مربوط به آستان قدس رضوی، نمایهی موضوعی[2] تهیه و در اختیار مراجعهکنندگان قرار داده شود.
نمایهسازی در حوزهی اسناد
موضوع نمایهسازی اسناد از گستردگی بیشتری برخوردار است و فعالیتهای صورت گرفته در آن ذیل یک مبحث، قابلطرح نیست؛ بنابراین این اقدامات به دو مرحلهی پیش از تأَسیس مرکز اسناد و بعدازآن تقسیمشده و پیرامون هریک، توضیحات لازم ارائه میگردد.
پیش از تأسیس مرکز اسناد
همانطور که پیشتر اشاره گردید، نخستین بار در سالهای اولیهی پس از انقلاب، موضوع نمایهسازی در کتابخانهی آستان قدس رضوی مطرح میشود. سند مرتبط به این موضوع، صورتجلسهای ست که در تاریخ 26/2/1363 تنظیم گردیده و هماکنون از آن در بخش دبیرخانه سازمان، نگهداری میشود. دریکی از بندهای این صورتجلسه، آمده است: «اسناد قدیمی مربوط به تشکیلات اداری آستان قدس رضوی موردبررسی و طبقهبندی قرار گرفت و 78 بسته از اسناد به همراه 145 فقره طومار جهت تفکیک و نمایهسازی تحویل بخش آرشیو مطبوعات و اسناد گردید» (سازمان کتابخانهها، صورتجلسه ش 1388، 1363، بند 4) (تصویر 1).
چند سال بعد در مکاتبهای دیگر که میان سرپرست کتابخانه و تولیت آستان قدس در سال 1366 انجام میشود؛ مجدد به موضوع نمایهسازی اسناد اشاره میشود. آقای رمضان علی شاکری در این نامه در بیان ارزش اسناد قدیمی آستان قدس و لزوم تهیه نمایه برای آنها اظهار میدارد: «...ازنظر ارزش مادی و ریالی آن تقریم و ارزیابی آن غیرممکن است بلکه کتابخانه آستان قدس را ازلحاظ محتوا و منابع اصیل تحقیقی در سطح بسیار بالایی غنی ساخته است که در مراحل شناسایی و کارشناسی (که ان شاءاله امر نمایهسازی انجام خواهد یافت) ارزش معنوی آن در آینده نیز برای پژوهندگان معلوم خواهد نمود» (سازمان کتابخانهها، نامه ش 2413، 1366). بررسیها نشان میدهد، کار کارشناسی و نمایهسازی که از آن سخن به میان آمده در این دوره عملیاتی نمیگردد و دایره اقدامات تنها به گرد زدایی و بستهبندی اسناد بر اساس موضوع، محدود میشود.
چندی بعد تصمیم گرفته میشود اسناد قدیمی آستان قدس به بخش آرشیو مطبوعات که از مدّتها پیش در زیرمجموعهی ادارهی مخطوطات فعالیت میکرد، منتقل شود تا کار آمادهسازی و نمایهسازی آن دنبال شود. اسناد به این بخش انتقال مییابد، امّا در عمل اقدامی صورت نمیگیرد (جلالیان، 1393،121-167). مدّتی بعد، با ایجاد «تالار آرشیو اسناد خراسان» مسئولیت تنظیم و توصیف اسناد به این قسمت محوّل میشود. در ادامه و در پی برگزاری نشستهای متعدد و انجام بازدیدهایی از مراکز اسنادی در تهران، تصمیم گرفته میشود با دعوت از کارشناسان سازمان اسناد ملی، آموزشهایی در خصوص شناخت، طبقهبندی، ارزشیابی و نمایهسازی اسناد به کارکنان بخش تالار آرشیو اسناد خراسان، داده شود. این دورهی آموزشی در سال 1375 برگزار و آموزشهایی در جهت آشنایی با مفاهیم اساسی در حیطهی اسناد و منابع آرشیوی ارائه میشود. امّا در این مقطع نیز به سبب کمبود نیروی انسانی، بیشتر اقدامات، معطوف به طبقهبندی اسناد و تهیهی چکیده برای آنها میشود.
پس از تأسیس مرکز اسناد
در اوّل مهرماه سال 1376 با تصویب هیئتامنای آستان قدس، ادارهی اسناد، تشکیل و امر گردآوری، حفظ، نگهداری و سازماندهی منابع آرشیوی در کتابخانه، متولی مشخصی مییابد. بهاینترتیب فصل جدیدی درروند سازماندهی و آمادهسازی منابع آرشیوی گشوده میشود (جلالیان، 1393، 121-167). در نمودار سازمانی، برای این اداره، بخشی بهعنوان «بخش آمادهسازی و آرشیو» در نظر گرفته میشود که دارای سه نیروی کارشناس است و آنها وظیفهی سازماندهی و نمایهسازی اسناد را بر عهدهدارند (سازمان کتابخانهها، چارت اداری، 1/7/1376). ازآنجاکه در این مقطع، تغییرات و تحوّلات بسیاری صورت گرفته است؛ مسائل مربوط به آن، به سه مرحله تفکیک و بهصورت مبسوط به آن پرداخته میشود.
دورهی اوّل (1376 ـ 1378)
در سال 1376 با الگوبرداری از مراکز آرشیوی معتبر کشور، هم چون سازمان اسناد ملی ایران، کاربرگههایی تهیه و آماده میشود که بخشی از آنها اختصاص به اطلاعات توصیفی اسناد دارد. در این کاربرگهها یک بخش به درج شناسنامهی تفصیلی اسناد و بخش دیگر به ثبت کلیدواژهها و توصیفگرهایی اختصاص دارد که نمایهسازان آنها را تکمیل میکنند (سازمان کتابخانهها، مدیریت اسناد و مطبوعات، کاربرگه نمایهسازی،1376) (تصویر 2).
در این دوره با جذب دو نفر کارشناس در رشتهی زبانهای خارجی، کار نمایهسازی بهصورت عملی آغازمی گردد. برای انجام نمایهسازی، به این افراد آموزش داده میشود تا کلیدواژهها و توصیفگرهای انتخابشده را در یک سیاههی واژگان، گردآوری کنند. سیاهه که صورتی از نام رجال و شخصیتها، مکانها و دیگر مفاهیم و اصطلاحات موجود در اسناد بود فاقد هرگونه نظام ارجاعی و تنها با این هدف گردآوری میگردید که تا حدودی واژگان مورداستفادهی نمایهسازان را کنترل و مهار نماید و آنها در آینده بتوانند از اطلاعات موجود در آن، فهرست مستند اسامی افراد موجود در اسناد و اصطلاحنامه اسنادی را تهیه کنند.
در جمعبندی کلی باید گفت، فعالیتهای انجامشده در این دوره از برنامهریزی مشخصی برخوردار نیست. اسناد نوعاً بدون نظم موضوعی و تاریخی و تنها بر اساس ترتیب شماره اموالی به بخش آمادهسازی منتقل و نمایه میشدند. این امر بهطور مشخص، اشکالاتی چون عدم درک موضوعی اسناد توسط نمایهسازان را ایجاد میکرد که آن نیز ناکارآمدی نمایهها را به دنبال داشت.
یک سال بعد، یعنی در سال 1377 ادارهی اسناد به ادارهی اسناد و مطبوعات، تبدیل و حوزهی اسناد آن از ساختار و تشکیلات مستقل و مشخصتری برخوردار میگردد. بهتدریج و با توسعهی فضا و اختصاص امکانات و نیروی انسانی، بخشهای مختلف دیگری چون «بایگانی راکد»، «آمادهسازی و آرشیو» و «پژوهش» به این مجموعه افزوده میشود بهطوریکه در پایان سال 1378 در بخش آمادهسازی و آرشیو و در واحد نمایهسازی آن، هفت نفر بهصورت حقالزحمهای مشغول نمایه کردن اسناد مکتوب و تصویری میشوند. بهاینترتیب تولید نمایه از اسناد با سرعت بیشتری دنبال میشود امّا در آموزش نمایهسازی به نیروها که بهطور عمده از کارشناسان رشتهی تاریخ هستند، اقدامی صورت نمیگیرد و ایشان با آشنایی مختصر و ابتدایی به این کار، مشغول میشوند.
دورهی دوّم (1378 ـ 1382)
در سال 1378 نمایهسازی اسناد وارد مرحلهی جدیدی میشود. طبق تصمیمات سازمانی، تهیهی نمایه از اسناد تشکیلات اداری آستان قدس در دورهی قاجار، در دستور کار بخش آمادهسازی و آرشیو قرار میگیرد و مشکلات مربوط به نوع نگارش و درک مفاهیم اسناد به معضل اصلی که همان عدم آشنایی با اصول علمی و مفاهیم کلی نمایهسازی است، افزوده میشود؛ امّا کار هم چنان بهصورت تجربی ادامه مییابد.
در سال 1379 کتابخانهی مرکزی آستان قدس رضوی، نسبت به جذب و استخدام نیروی انسانی اقدام میکند. این نیروها بهصورت رسمی به استخدام درمیآیند و تعدد و ثبات کاری آنها به مدیران اجازه میدهد تا برنامهریزی بلند مدّت تری انجام داده و تا حدودی چشماندازها، تعیین گردد. در سال 1380 بازدیدهایی توسط نیروهای جدید از مراکز آرشیوی و کتابخانهای تهران انجام میگیرد. این رفتوآمدها به میزان قابلتوجهی بر روش نمایهسازی اسناد، اثر گذاشته و سبب برگزاری نشستهای متعدد در بخش آمادهسازی و آرشیو میشود. با برگزاری این نشستها، نمایهسازی اسناد درزمینهی شیوههای مستندسازی نام اشخاص، اماکن و مناطق جغرافیایی، سازمانها، مُهرهای موجود در اسناد و نیز کنترل واژگان، سروسامانی گرفته و از ماحصل آن شیوهنامهای به نام «شیوهنامه نمایهسازی، چکیدهنویسی، تدوین اصطلاحنامه و مستندسازی در نمایهسازی اسناد» تدوین میشود که به میزان فراوانی روش و روند نمایهسازی اسناد را هدفمند و متحوّل میکند.
در این مقطع درروش نمایهسازی اسناد نیز تغییراتی به وجود میآید و سیاست کلینگری در نمایهسازی که ارائهی موضوعهای اساسی و کلی موجود در متون سندی را مورد تأکید قرار میدهد به اجرا درمیآید. پیاده کردن این روش، باعث میشود اطلاعات مهم و ارزشمند بسیاری در نمایهسازی لحاظ نگردد و نمایههای تهیهشده قادر به پاسخگویی نیازهای پژوهشی پژوهشگران نباشد. امّا در فاصلهی سالهای 1379 تا 1381 چند اقدام دیگر نیز در بخش آمادهسازی و آرشیو صورت میگیرد که در ادامه پیرامون هریک توضیحاتی ارائه میگردد.
1ـ تهیهی فهرست مستند اسامی رجال و شخصیتهای موجود در اسناد
به عمل تولید و استفاده از سیاهه واژگان پذیرفتهشده در نظام ذخیره و بازیابی اطلاعات، مستندسازی میگویند. یکی از فعالیتهای مستندسازی، ایجاد بایگانی مستند است که میتواند بهصورت الفبایی، نامها یا موضوعها را در برگیرد (حاجی زینالعابدینی،1385، ج 2، 1690-1691). یکی از اقلام اطلاعاتی عمده و قابلاعتنا در آرشیو را اسامی رجال و شخصیتها تشکیل میدهد؛ بنابراین باید برای ثبت یکدست و هماهنگ آن چارهاندیشی مؤثری انجام گیرد. در این مقطع تهیهی فهرست مستند اسامی بهعنوان یک راهکار عملی، مورد توجّه قرار میگیرد.
برای شروع، ابتدا روش کار «فهرست مستند اسامی مشاهیر و مؤلفان» موردمطالعه قرار میگیرد. معیارها و اصول کلی از این فهرست الگوبرداری شده و با شرایط و ویژگیهای خاص اسامی موجود در اسناد نمایه شده، مطابقت و بومیسازی میشود. با این اقدام، تلاش میشود افزون بر رعایت اصول علمی و استاندارد، اطلاعات موجود در اسناد نیز حفظ شود تا نیازهای اطلاعاتی کاربران برآورده گردد. پس از بحث و بررسی بسیار و برگزاری چند نشستهای داخلی در این زمینه، روش و قاعدهی کلی در خصوص مستند کردن نامهای موجود در اسناد با توجّه به نوع و شرایط خاص حاکم بر آن به این صورت تهیه و پیشنهاد میشود:
نام خانوادگی (نام اَشهر یا لقب)، نام کوچک + نام پدر، شغل یا سمت، تاریخ تولد و تاریخ فوت.
البته برای موارد خاص در شیوهنامه تنظیمشده در سال 1381 تبصرههایی نیز در نظر گرفته میشود.
در سال 1381 از مجموع اسناد نمایهسازی شده (مکتوب و تصویری) فهرست مستندی از نام رجال و شخصیتها تهیه میگردد. در این فهرست سعی میشود نام افراد به همراه کلیهی ارجاعات هم چون صورتهای مختلف نام اَشهر، نام، سمت یا شغل، جمعآوری گردد. این فهرست به دلیل سرعت در گردآوری اطلاعات با اشکالاتی روبرو میشود و برخی نامها یا در آن وارد نمیشود یا ارجاعاتش ناقص میماند. از طرف دیگر به دلیل پراکندهکاری که در امر نمایهسازی اسناد وجود دارد، فهرست حدومرز و تقسیمبندی مشخصی پیدا نمیکند. به این معنا که چون اسناد بدون توالی تاریخی و نظم مجموعهای، نمایهسازی میشد؛ اسامی نیز پراکنده و بدون قاعده در فهرست گنجانده میشد و همین امر بازیابی اطلاعات را دشوار میکرد. متأسفانه فهرست تهیهشده باوجود تلاش بسیار، نمیتواند مرجع مطمئن و قابلاعتمادی برای نمایهسازان و محققان در سالهای بعد باشد.
2ـ تهیهی فهرست مُهرهای موجود در اسناد
بخش دیگری از اقلام اطلاعاتی موجود در اسناد بهخصوص اسناد کهن و قدیمی را مُهرها تشکیل میدهد. این نقشهای دیرپا که حک شدنشان بر هر برگ، سبب اعتبار مضاعف آن میشود؛ گویای اطلاعات منحصربهفردی از منصب، طبقه و جایگاه افراد حقیقی و حقوقی و نیز اطلاعات باارزشی از نحوهی انجام مکاتبات اداری و دیوانی درگذشتههای بسیار دور است.
در این مقطع برای حفظ و انتقال مفاهیم و مضامین موجود در این اقلام اطلاعاتی در شیوهنامهی تهیهشده، پیشبینیهایی صورت میگیرد و با توجّه به نوع اطلاعات مندرج در مُهرها، تصمیم گرفته میشود در هنگام نمایهسازی اسناد، مضمون آنها (که میتواند در قالب یک آیه قرآن، یک بیت شعر، یک عبارت و یا یک اسم باشد) نوشتهشده سپس با یک توضیح گر[3] به این مطلب اشاره گردد که اطلاعات مربوط به یک مُهر است. در شیوهنامه همچنین تأکید میشود در صورت قید تاریخ در مُهرها، این تاریخ نیز در کنار کلمهی مُهر نوشته شود. درواقع به اینگونه عمل مستندسازی مُهرها صورت پذیرد:
لا اله الا الله الملک الحق المبین عبده محمدعلی الحسینی (مُهر 1162)
بهفرمان دارنده بیقرین بود سرحق را محمدامین (مُهر 1153)
ازآنجاکه مُهرهای حکشده در اسناد نمایهسازی شده در این زمان، بسیار گسترده و متنوع است در سال 1380 تصمیم گرفته میشود فهرستی از نامهای افراد دارای مُهر نیز تهیه گردد. این فهرست که عمدتاً دربردارندهی نامهای صاحبان مُهر در دورهی قاجار است در زمستان سال 1381 در 122 صفحه آماده و تدوین میشود.
3ـ تهیهی اصطلاحنامه
در تعریف اصطلاحنامه از تعبیرهای مختلفی استفادهشده است، امّا شاید کاملترین و مقبولترین تعریف این باشد که اصطلاحنامه ابزار کنترل واژهها بهمنظور برگرداندن زبان طبیعی مدارک یا استفادهکنندگان به زبان مقید نظام است و ازنظر ساختار، مجموعهی لغات مهارشده و پویای یک زمینهی خاص از دانش بشری است که ازلحاظ معنا و نوع مرتبطاند و برای ذخیره و بازیابی اطلاعات آن حوزه به کار میروند (حریری، 1361،46-51). اصطلاحنامه بین استفادهکنندگان و سازمان دهندگان اطلاعات هماهنگی ایجاد میکند و موجب ارائه یکدستی در فرایند ذخیره و بازیابی اطلاعات میشود. (محمدی، 1386، 23). بهعبارتدیگر، این ابزار هدفی جز ایجاد یکدستی در نمایهسازی و سهولت در کاوش ندارد و وظیفهاش تهیه نقاط دسترسی مؤثری است که از طریق آن نقاط، موضوع موردنظر بازیابی شود (تندیور، 1381،13-23).
در آرشیوها از مدّتها پیش، ضرورت بهرهگیری از اصطلاحنامه، احساس شده امّا جهت تهیه و تدوین این ابزار مؤثر، اندیشه و راهکار مشخصی شکل نگرفته است. کار با اسناد موجود در مرکز اسناد آستان قدس رضوی نیز مشخص کرده که اصطلاحنامههای در دسترس (مانند اصطلاحنامهی فرهنگی اصفا) در موارد بسیاری قادر به پاسخگویی نیازهای نمایهسازان و کاربران نیستند. استفادهی صرف از زبان طبیعی مدرک یا زبان آزاد نیز به خاطر مسائل و معضلاتی که ایجاد میکند راهکار مناسبی تشخیص داده نشده است. بنابراین در این مقطع، بر کنترل و مهار واژگان در قالب تهیهی اصطلاحنامه اسنادی، تأکید میشود. در این راستا تصمیم گرفته میشود با بهرهگیری از روش قیاسی، ابتدا اصطلاحات در قالب یک سیاههی واژگان گردآوری گردد تا در آینده درباره نحوهی ساماندهی آنها تصمیمگیری شود.
در سال 1380 تصمیم گرفته میشود به اطلاعات فراهم آمده، سروسامانی داده شود و اصطلاحنامهای از مجموع کلیدواژهها و توصیفگرهای به کار گرفتهشده در نمایهسازی اسناد تهیه و تدوین گردد. پس از یک سال، اصطلاحنامهای با عنوان «اصطلاحنامه رضوی» با تلاش گروهی از کارشناسان بخش آمادهسازی و آرشیو، تهیه میشود. آمادهسازی این اصطلاحنامه گرچه بهعنوان اولین اقدام، مهم و قابل توجّه است امّا با اشکالی همراه است. سرعت در گردآوری و تدوین اطلاعات، تعداد کم نیروها در امر تدوین، دانش و تخصص اندک گردآورندگان درزمینهی موضوعی و فنی، فقدان تجربهی کافی نمایهسازان در آشنایی با خطوط و مفاهیم اسناد و درنتیجه عدم ورود بخش مهمی از اطلاعات به جرگهی اصطلاحنامه، اندک بودن تعداد واژگان گردآوریشده، حاکم بودن سیاست کلینگری در نمایهسازی و غیره باعث میشود تا این اصطلاحنامه نتواند پل ارتباطی مناسبی میان متون اسنادی و استفادهکنندگان (اعم از نمایهسازان و جستجوگران) ایجاد کند.
دورهی سوم (از 1382 تا حال حاضر)
در سال 1382 نرمافزار کتابخانه از برنامه تحت Dos به Windows ارتقاءیافته و نرمافزار سیمرغ، جایگزین نرمافزار پارس آذرخش میشود. در پی این تحوّلات، تغییرات و اصلاحاتی در پایگاه اسناد مکتوب و تصویری نرمافزار سیمرغ اعمال میشود که بهتبع آن اصلاحاتی در کاربرگههای ورود اطلاعات اسناد، پدید میآید. به اینگونه که ازاینپس اطلاعات بخش شناسنامهی سند از قسمت نمایهسازی، تفکیک و جهت هرکدام کاربرگهای جدا آماده میشود (سازمان کتابخانهها، مدیریت اسناد و مطبوعات، کاربرگه نمایهسازی، 1382). همچنین در این زمان با تحولاتی که در ساختار اداری سازمان، پدید میآید عنوان «بخش آمادهسازی و آرشیو» به «بخش نمایهسازی» تغییریافته و وظیفهی این بخش صرفاً به تهیهی نمایه برای اسناد مکتوب و تصویری، محدود میگردد. در ادامه مهمترین اقدامات این دوره بهصورت مشروح ارائه میشود.
1ـ تغییر در روال انتقال اسناد از بخش مخزن به بخش نمایهسازی
در فاصلهی سالهای 1378 تا 1382 با بهرهگیری از نیروهای مقطعی، کار نمایهسازی اسناد بهسرعت دنبال میشود بهطوریکه بخشهای زیادی از مجموعه اسناد تشکیلات اداری آستان قدس، اسناد خانوادهی علم، اسناد خانواده ملک، اسناد کتابخانه، اسناد بایگانی راکد آستان قدس، اسناد تصویری و غیره که بالغبر 45000 شماره اموالی بود، نمایهسازی میگردد. امّا بهتدریج، مشکلات این سرعت که تا حدود زیادی نتیجهی اعمال سیاست کلینگری بر نمایهسازی است خود را نشان میدهد. پس از بررسی روشن میشود گرچه به لحاظ کمیت، اسناد بسیاری نمایه شده امّا از حیث کیفیت فاقد کارایی لازم است. در نمایههای تولیدشده مفاهیم بسیاری ازقلمافتاده که بایستی در زمرهی اطلاعات کلیدی، مدنظر قرار میگرفت. افزون بر این، پراکندهکاری در انجام کار و بررسی بستههای اطلاعاتی با موضوعات مختلف و نیز عدم رعایت ترتیب تاریخی اسناد در انتقالشان به بخش نمایهسازی، سبب شده نمایهسازان فاقد تمرکز لازم باشند و در درک و تجزیهوتحلیل مطالب دچار اشتباهات بسیاری شوند. بر این اساس از سال 1382 ضوابط خاصی برای درخواست سند از بخش مخزن به وجود میآید. برخی از این ضوابط به شرح زیراست:
- انتقال اسناد بانظم و توالی تاریخی به بخش نمایهسازی.
- رعایت نظم مجموعهای در انتقال اسناد به بخش نمایهسازی و جلوگیری از نمایهسازی پراکنده.
- تصمیمگیری در مورد سطح جامعیت موضوع دهی به هر مجموعهی سندی پیش از شروع نمایهسازی آن.
پسازاین برنامهریزی، مجموعههای بزرگ اسناد قدیمی آستان قدس مربوط به دورهی صفویه، افشاریه و قاجاریه همچنین اسناد حسابداری بایگانی راکد آستان قدس، اسناد مکاتبات اداری دورهی پهلوی اول، اسناد حوزه علمیه مشهد، اسناد تصویری و غیره نمایهسازی و اطلاعات آن پس از بازبینی و کنترل نهایی وارد نرمافزار کتابخانه میشود بهگونهای که پژوهشگران بهآسانی بتوانند به آن مراجعه و از اطلاعات آن بهرهمند شوند.
2ـ تغییر در سیاستهای مربوط به عمق نمایهسازی[4]
از سال 1382 سیاستهای مرتبط با عمق و روش نمایهسازی متحول میشود. به این صورت که سیاست نمایهسازی اسناد از کلینگری به جزئینگری تغییریافته و تصمیم گرفته میشود اسناد قدیمی و بهطور خاص اسناد تشکیلات اداری آستان قدس از عصر صفوی تا دورهی قاجار در دستور کار بخش قرارگرفته و با سطح بالایی از جامعیت نمایهسازی شود. همچنین تصمیم گرفته میشود اسناد با توالی تاریخی و موضوعی به بخش نمایهسازی انتقال یابد تا ضمن حفظ ارتباط مفهومی، انسجام بیشتری نیز بر نمایهسازی حاکم گردد. این تحولات بهنوعی بر شیوه کنترل واژگان، تأثیر گذاشته و باعث میشود ازیکطرف تمرکز نمایهسازان افزایشیافته و نمایههای کارآمدتری تهیه شود و از طرف دیگر برکمیّت واژهها و اصطلاحات، مؤثر واقعشده و سبب گردآوری بخش قابلتوجهی از اصطلاحاتی گردد که تا آن زمان نادیده گرفتهشده بود.
3ـ روش بازرسی واژگان
در برنامهریزی اولیه مقررشده بود مفاهیم و موضوعات موجود در اسناد با زبانی ترکیبی که تلفیقی از زبان طبیعی[5]، زبان آزاد[6] و زبان کنترلشده[7] است؛ استخراج گردد. بهعبارتدیگر با روش قیاسی اقدام به گردآوری اطلاعات شود و تا زمانی که اصطلاحات به تعداد کافی نرسیده، کوششی برای کنترل واژگان به عمل نیاید. پس از تحولات ذکرشده و تغییر در شیوه و عمق نمایهسازی، برای جلوگیری از پراکنده شدن اطلاعات مربوط به یک مفهوم در ذیل مدخلهای متعدد، تصمیم گرفته میشود نمایهساز، پس از برخورد با هر اصطلاح و واژهی جدید به منابع مختلف هم چون فرهنگها، لغتنامهها، دائرهالمعارفها و غیره مراجعه کرده، پیرامون حوزهی معنایی آن اصطلاح، اطلاعات لازم را بهدقت آورد؛ سپس در مورد ضرورت و روش کاربرد آن با مسئول بخش و دیگر کارشناسان مشورت نموده و پس از تأیید، واژه را به همراه ارجاع یا ارجاعاتش در تابلویی که به همین منظور در بخش نصبشده، ثبت کند تا دیگر نمایهسازان از شکل و نحوهی کاربرد آن اطلاع حاصل کنند. در این زمان تأکید میشود در مورد اصطلاحاتی که حدود معنایی یا کاربرد آنها، دچار تغییر و دگرگونی میشود نیز به همین روش عمل گردد.
در قدم بعدی و برای داشتن سابقهای از اصطلاحات جدید، مقرر میشود واژه به همراه ارجاعات و گاه توضیحاتش وارد سیاههی واژگان شود تا در مرحلهی بعدی که همان تهیه اصطلاحنامه است پیرامون آن تصمیمگیری قطعی صورت گیرد. شایانذکر است که پیشتر، اصطلاحات بهصورت دستی در دفتری که به این کار اختصاص داشت، وارد میشد امّا بعد تصمیم گرفته شد با استفاده از نرمافزار Access برنامهی سادهای تهیه شود که ضمن ورود اصطلاحات جدید، امکان جستجو و بازیابی نیز در آن فراهم باشد و نمایهسازان با استفاده از آن به سهولت بتوانند از شکل اصطلاح پذیرفتهشده و ارجاعات مربوط به آن آگاه شوند.
4ـ مستندسازی اسامی موجود در اسناد
از این دوره، تصمیم گرفته شد مستند نمودن نامها بر اساس دورهی تاریخی و مجموعه سندی انجام پذیرد تا نمایهساز تمرکز بیشتری نسبت به نامها پیداکرده و بهراحتی بتواند نام افراد و جایگاه آنها را از صورتهای متفاوت مندرج در سند تشخیص داده و کمتر دچار خطا گردد. خاطرنشان میشود در حال حاضر از مجموع اسناد نمایهسازی شده دورهی قاجاریه فهرستی تهیهشده است.
5ـ مستندسازی مُهرها
اولین فهرست درزمینهی مُهرهای موجود در اسناد در سال 1381 تهیه شد. امّا مضمون دقیق و سایر اطلاعات مندرج در آنها را زیرپوشش قرار نمیداد. این موضوع سبب میشد بخش مهمی از اطلاعات اسناد، استخراجنشده و علاقهمندان از آن بیبهره بمانند. برای رفع این معضل، از سال 1386 کار شناسایی مُهرهای موجود در اسناد بهصورت هدفمند و برنامهریزیشده آغاز گردید. در نخستین گام اقدام به تهیهی کاربرگهی شناسایی مُهر (سازمان کتابخانهها، مدیریت اسناد و مطبوعات، کاربرگه مهر، 1386) (تصویر 3) و سپس جمعآوری اطلاعات مندرج در مُهرهای دورهی صفویه و افشاریه شد. در حال حاضر دو فهرست شامل، «فهرست مُهرهای موجود در اسناد دورهی صفویه» و «فهرست مُهرهای موجود در دورهی افشاریه» تهیهشده است. اقدام بعدی در این خصوص، ایجاد پایگاه مخصوصی در نرمافزار سیمرغ با عنوان پایگاه مُهر است که در صورت تحقق میتواند انسجام و اطلاعرسانی مطلوب این منابع را در پی داشته باشد و فصل جدیدی درروش مستندسازی این اقلام اطلاعاتی فراهم آورد.
6ـ تهیهی دست نامه چکیدهنویسی و نمایهسازی
یکی دیگر از فعالیتها در این دوره، تهیهی دست نامهای با عنوان «آشنایی با اصول و مبانی کلی چکیدهنویسی و نمایهسازی» بود که در راستای آگاهی بخشی به کارشناسان حوزهی آرشیو در سال 1385 توسط مسئول بخش نمایهسازی، آماده گردید. انگیزهی اصلی در تهیه و تنظیم دست نامهی مذکور، برگزاری کارگاه آموزشی برای کارکنان مراکز بنیاد شهید سراسر کشور بود. امّا، در سالهای بعد این دست نامه که در آن مفاهیم اساسی و کلی چکیدهنویسی و نمایهسازی گنجاندهشده بود؛ تکمیل و در اختیار همکاران و دیگر گروهها اعم از دانشجویان و سایر علاقهمندان قرار گرفت تا زمینهی آشنایی بیشتر آنان را با روشهای علمی در نظام اطلاعرسانی فراهم نماید.
7ـ برنامهریزی برای تدوین مجدد اصطلاحنامه
همانطور که پیشتر اشاره شد در بخش نمایهسازی اسناد بهعنوان راهکاری بنیادی و جهت مدیریت بهینهی واژگان، تهیه و تدوین اصطلاحنامه پیشبینیشده است. هدف آن است که در قالب اصطلاحنامه به وضعیت کلیه اصطلاحات به کار گرفتهشده در هنگام نمایهسازی اسناد (اعم از مکتوب و تصویری) رسیدگی شده و بهوسیلهی آن نیازهای نمایهسازی و بازیابی بهگونهای مطلوب برطرف گردد. در این پروژه که نمایهسازان، متخصصان موضوعی و کارشناسان اطلاعرسانی بهعنوان گروه اصطلاحشناسی و تدوین اصطلاحنامه همکاری خواهند کرد تلاش میشود ضمن هماهنگسازی و یکپارچه نمودن امر نمایهسازی، جستجو و بازیابی اطلاعات نیز بهراحتی امکانپذیر گردد. یادآور میشود که تاکنون در این راستا اقدامات زیر صورت پذیرفته است:
- ایجاد پایگاهی با عنوان پایگاه اصطلاحنامه در نرمافزار سیمرغ. (سازمان. نرمافزار سیمرغ، پایگاه اصطلاحنامه).
- تهیهی کاربرگهای با عنوان کاربرگهی پیشنهاد توصیفگر. (سازمان. مدیریت اسناد و مطبوعات، کاربرگهی پیشنهاد توصیفگر، 1385).
- بازدید از مراکز آرشیوی و پژوهشی دارای سابقه در ساخت و تدوین اصطلاحنامه.
- استخراج کلیهی کلیدواژهها و توصیفگرهای واردشده به نرمافزار سیمرغ در پایگاه اسناد مکتوب (فیلد واژهنامه).
- ایجاد پایگاه جدیدی به نام «توصیفگرهای اسناد» و انتقال فیلد واژهنامه به آن برای بررسی و اصلاح اولیه.
یادآور میشود برای آمادگی کارشناسان بخش در طی چند جلسه داخلی، بهصورت آزمایشی به بررسی تعدادی از اصطلاحات پربسامد پرداخته شد و بخشی از اطلاعات نیز به روی نرمافزار منتقل گردید تا محاسن و معایب کاربرگه و نرمافزار سیمرغ در این خصوص آشکار گردد و در صورت لزوم نرمافزار مناسبِ تدوین و ساخت اصطلاحنامه، تهیه شود.
نتیجه گیری
کتابخانهی آستان قدس رضوی با در اختیار داشتن میلیونها برگ سند، از سال 1376 اقدام به بهرهگیری از روش نمایهسازی برای سازماندهی منابع آرشیوی خود نموده و تاکنون بخش قابلتوجهی از اسناد را نمایهسازی و جهت بهرهبرداری آماده کرده است. بررسیها نشان میدهد این مرکز گرچه تا حدودی از سیاست و خطمشی مشخصی در حوزهی نمایهسازی اسناد برخوردار است و در راستای آن حرکت میکند؛ امّا تا عملیاتی کردن تمامی این تدابیر، فاصله زیادی دارد. در برخی دورهها فعالیتهایی در راستای کنترل واژگان انجامگرفته که تا حدی وضعیت نمایهسازی را از امری ناشناخته در کتابخانه خارج کرده، امّا این اقدامات شتابزده و مقطعی بوده است؛ زیرا فعالیتهای صورت گرفته (تهیهی مستند اسامی و اصطلاحنامه) در مورد سازماندهی منابعی انجام شد که نمایهسازان هنوز درک و اِشراف مطلوبی نسبت به آنها پیدا نکرده بودند. درنتیجه، اقدامات انجامگرفته مرجع مطمئن و محکمی برای نمایهسازان و کاربران نشد و بعد از گذشت مدّت زمانی کوتاه، کاربرد خود را از دست داد.
در ادامه، نمایهسازی تا حد زیادی با توافق ضمنی میان نمایهسازان و با تکیهبر تخصص و تجربه آنان پیش رفت زیرا تصمیم بر این بود که تا جمعآوری اطلاعات لازم، کنترل و تصمیمگیری قطعی به روی اصطلاحات صورت نگیرد. البته این روش یکی از ایدهها برای مدیریت اطلاعات است امّا در دراز مدّت میتواند مشکلاتی را ایجاد کند. چراکه نمایههای تهیهشده از استحکام و انسجام لازم برخوردار نیست و خطر ریزش کاذب، پایگاه اطلاعاتی را تهدید میکند.
اکنون باگذشت نزدیک به 20 سال از شروع نمایهسازی در مرکز اسناد به نظر میرسد موقعیت آن فراهمشده که در این زمینه اقدام جدی و مؤثری صورت پذیرد و با توجّه به تعدد نیروهای باتجربه، اقدام لازم در راستای ویرایش توصیف گرها و تهیهی اصطلاحنامه انجام شود. امید است با تلاش متخصصان و کارشناسان بخش نمایهسازی و یاری مدیران و متخصصان دیگر سازمان، این مهم اجرایی شده و مرکز اسناد آستان قدس رضوی نخستین نهاد آرشیوی در کشور باشد که به شکل مطلوب و کارآمد اقدام به سازماندهی و نمایهسازی منابع خود میکند.
[1] - Descriptive indexing
[2] - Subject indexing
[3]. Qualifier
[4]. Depth of indexing
[5]. Free language
[6]. natural language
[7] .Language controlled
تصویر 1: صورتجلسه مربوط به انتقال اوراق و اسناد تازه یافته مربوط به سال 1363
تصویر 2: کاربرگهی شناسنامه و نمایهسازی اسناد مربوط به سال 1376
تصویر 3: کاربرگهی شناسایی مُهر