نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانشجوی دوره دکتری کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه فردوسی مشهد،
چکیده
کلیدواژهها
دیدگاه سیستمی، شیوهای برای مطالعه هدفها است و دنیای انسان را مجموعهای از اجزای متعامل میداند که در آن هر جزء، بخشی از یک سیستم بزرگتراست. این دیدگاه، نوعی نگرش است که امکان تشخیص بهترمسائل، مشکلات و معایب را فراهم میآورد و درک و تجزیه و تحلیل را تسهیل میکند (حمیدی زاده، 1379، 29- 30). با این دیدگاه، تمام آنچه در جهان است، شبکه ای در هم تنیده از عناصر سیستم های متعدد است که گاه برای سایر سیستمهای کوچکتر، ابَر سیستم و گاه برای سیستمهای بزرگتر، سیستم فرعی تلقی میشوند.
از دریچه این دیدگاه، اجتماع نیز خود حاصل مجموعه سیستمهایی است و هر سیستم اجتماعی، در جایگاه خود، پدیدهای اجتماعی– روانی است؛ یعنی هم واحدی است از جامعه و دارای ساختار رسمی اجتماعی و هم تجمعی است از افراد. این پدیده دو وجهی، هم از خرده سیستمهای با ساختار رسمی و قانونی که هدفشان تحقق اهداف گوناگون جامعه و رفع نیازهای آن است تشکیل شده و هم از ویژگی های متمایز اشخاصی که آن اجتماع را میسازند.
به نظر میرسد تلاشهای بسیاری برای پرورش دانش در کشور شده است اما در این میان، به تغییر نگرش و مهارتهای عمده دانشجویان، توجه نشده است. این تغییر زمانی امکان پذیر است که زیر ساختهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تغییر پیدا کند و شرایط جدیدی پیش روی آموزش عالی کشور قرار گیرد. اگر وضعیت آموزش عالی به حدی برسد که دیگر با ساز و کارهای قبلی خود جوابگوی نیاز فعلی جامعه نباشد، ناچار به تغییر در رویکرد خود میشود، ولی اگر اتکا به نیروی انسانی و مهارتها بیشتر نشود فشاری نیز به آموزش عالی وارد نمی شود و نیاز به تغییر رویکرد آموزش عالی به تعویق میافتد. از آنجا که رویکرد آموزش عالی از ساز و کارهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه تأثیر می پذیرد، تا این ساز و کارها متحول نشوند امکان تغییر در رویکرد آموزش عالی نیست. تا وقتی رقابت در عرصه های مختلف سامان پیدا نکند و عرضه و تقاضای نیروی انسانی متعادل نشود، تغییر صرف یکی از اینها بدون توجه به دیگری ممکن نخواهد بود. پس میتوان گفت که میزان رشد اقتصادی، میزان استخدام، مدل رقابت در بازار کار، ساختار صنعت، رویکرد توجه به تواناییهای فردی، در کارکرد و نقش و جایگاه دانشگاه و آموزش عالی اثر گذاراست.
همانطور که سیستم آموزش کشور متأثر از سایر سیستمهای اجتماع است، به همین ترتیب خروجی های این سیستم نیز برای بسیاری از سیستمهای دیگر ورودی محسوب میشوند. اگر خروجی های آموزش حاصل فرایندها (بخشهای تغییردهنده ای)باشند که بدون درنظر داشتن سیستمهای دیگر و برمبنای اهداف غیر واقعی اجتماع تنظیم شده اند، بدیهی است سیستم آموزش ناکارآمد است و کارایی سایر سیستمها را نیز تحت تأثیر قرارخواهد داد.
- عوامل "موثر/ تأثیر گذار" به آموزش و نحوه ارتباط آنها با یکدیگر مشخص می شود،
مرور متون مربوط به تاریخ آموزش رشته و مسائل آن در ایران حاکی از مورد توجه بودن این مقوله طی سالیان متمادی است ( 45سال آموزش رسمی و گذشت بیش از70 سال از آموزش غیر رسمی) اما با این حال به نظر می رسد "گره کور آموزش دانش شناسی ]علم اطلاعات و دانش شناسی[" (ابرامی، 1354)هنوز باز نشده است! در این بخش، به آموزش دانش علم اطلاعات و دانش شناسی به عنوان یکی از سیستمهای فرعی نظام آموزش عالی کشورمیپردازیم.
نگرش سیستمی را با هر هدف و درهر کجا که به کار گیریم، از پدیده ها در کلیتی نظام مند با ارتباطات متقابل عوامل و اجزای تشکیل دهنده، به همراه محیط پیرامونی و بازخورد های آن صحبت به میان میآید و این ناشی از اتفاق نظری ا ست که درباره تعریف سیستم به شکل اعم وجود دارد و آن عبارتست از اینکه: سیستم مجموعه ای از اجزا مرتبط با هم است که در رابطه ای تعریف پذیر، هدف خاصی را دنبال میکنند. مطابق این نگرش برای هر موضوع مورد مطالعه به روش سیستمی، حداقل مواردی همچون درون داد، فرایندها و بخشهای تغییر دهنده، برون داد و بازخورد در ارتباط با هم دیده می شوند (وستچرچمن[2]، 1375 ). بر این اساس، در بازبینی آموزش رشته علم اطلاعات و دانش شناسی از دیدگاه سیستمی، لازم است عناصر این سیستم شناسایی شده و ارتباط آنها با یکدیگر و نیز با عناصر محیط بیرونی در نظر گرفته شود. بدیهی است همه عناصر و اجزاء تشکیل دهنده این سیستم دارای اهمیت هستند و در پرداختن به آنها باید تمام عناصر جزیی نیز در نظرگرفته شوند.
ورودی های سیستم، دانشجویان مقاطع مختلف تحصیلی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی هستند که فراهم آورنده انرژی برای سیستم آموزش به شمار میروند. پتانسیل اندک ورودیهای هر سیستمی، سبب خروجیهای غیر مفید خواهد شد و آموزش این رشته نیز از این قاعده مستثنی نیست. روند رشد ورودی های مقاطع مختلف تحصیلی طی گذشت پنج دهه از آموزش رشته در ایران، درنمودار یک آمده است.
نمودار1: روند رشد دانشجویان مقاطع مختلف تحصیلی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی طی دهه 1340-1380
بر اساس این نمودار میتوان به این نتیجه رسید که رشد دانشجویان این رشته، در سه دهه فزاینده بوده است، اما این رشد در دانشگاه های دولتی از یک دهه قبل رو به کاهش نهاده است. این مسأله بدون تردید برخاسته از مشکلاتی در درون و برون رشته می باشد. به نظر میرسد تغییر سیاستهای آموزش عالی و سهولت ورود به دانشگاهها در سالهای اخیر، سبب شده تا این رشته از اقبال سابق برخوردار نباشد. البته وجهه اجتماعی حرفه مندان و نیز تأثیری که عنوان سابق رشته (کتابداری و اطلاعرسانی) بر این روند داشته است را نمیتوان نادیده گرفت. این وضعیت برای رشته علم اطلاعات و دانش شناسی،مانند تیغی دو لبه است. از یک سو کاهش تعداد ورودی ها یا پتانسیل کم آنها زنگ خطری برای آینده رشته است و از سوی دیگر میتواند نشاندهنده این باشد که در صورت فراهم ساختن آینده شغلی مناسب، با توجه به اینکه کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی جزء جدایی ناپذیر جامعه هستند، میتواند از جذابیتهای انتخاب این رشته باشد. ورودیهای سیستم با هر شرایطی که وارد شده باشند، تغذیه کننده بخشهای تغییر دهنده هستند. بخشهای تغییر دهنده، فعالیتهای مرتبط با هم یا موثر بر هم هستند که با صرف منابعی، ورودیهای سیستم را به خروجی تبدیل میکنند. درسیستم آموزش علم اطلاعات و دانش شناسی، تعیین فرایندها مانند هر سیستم دیگری باید برخاسته از اهداف آن و ساز و کارهای دسترسی هر چه بیشتر به این اهداف باشد.
جدول 1: اهداف آموزشی علم اطلاعات و دانش شناسی در مقاطع و گرایشهای مختلف
هدف
مقطع تحصیلی گرایش |
|||
کارشناسی
|
--------------------------
|
آشنا ساختن دانشجویان با اهمیت نقش کتابخانه در گسترش فرهنگ و علوم و فنون در جامعه به نحوی که آمادگی لازم را جهت کار در انواع مختلف کتابخانه پیدا کنند و مهارتهای لازم را در انجام این امور کسبن مایند. |
|
کارشناسی ارشد
|
کتابخانه های دانشگاهی
|
هدف کلی: باتوجه به گسترش سریع علوم و فنون و حجم روز افزون انتشارات علمی و سایر رسانه ها و نیز نیازهای متغیر جامعه استفاده کننده اطلاعات، وجود کارشناسان متخصص و آزموده رشته های کتابداری و اطلاعرسانی برای اداره کتابخانه ها و مراکز اسناد و مدارک و سازمان دادن برای بهره برداری صحیح و نیز ارائه خدمات متناسب با نیاز، امری لازم است. علاوه بر این لزوم پوشش دادن پژوهش در این زمینه از علوم و فنون و نیز احتیاجات آموزشی این رشته تربیت متخصصان واجد شرایط و مستعد را که بتوانند در زمینه های آموزشی و پژوهشی فعالیت نمایند، ایجاد میکند. بنابر این،هدف این سطح از برنامه، تربیت مدیران و پژوهشگران در شاخه های4 گانه پیشبینی شده است. |
تربیت کتابداران متخصص برای انجام اداره و انجام امور تخصصی کتابخانه های دانشکده ای و دانشگاهی و موسسات آموزش عالی و نیز
پژوهش در زمینه مسائل کتابخانه های فوق.
|
کتابخانه های آموزشگاهی
|
تربیت کتابداران برای اداره و انجام کارهای تخصصی کتابخانه های آموزشگاهی و مراکز منابع آموزشی و نیز پژوهش در امور خدمات اینگونه کتابخانه ها و مراکز. |
||
کتابخانه های عمومی
|
آماده کردن کتابداران متخصص برای اداره و نظارت بر انجام امور فنی و خدماتی این کتابخانه ها، ست رشد دامنه فعالیت کتابخانه های عمومی و پژوهش در زمینه مسائل و فعالیتهای مربوط. |
||
اطلاع رسانی
|
فراهم کردن امکانات آموزشی لازم برای تربیت متخصصان این رشته جهت اداره و انجام کارهای تخصصی و پژوهشی در مراکز مدارک، کتابخانه های تخصصی و سازمانها و موسساتی که در زمینه های مربوط به خدمات اطلاع رسانی فعالیت مینمایند. |
||
دکتری
|
---------------------------
|
تربیت متخصصانی که با احاطه یافتن بر آثار این حوزه و آشنا شدن با روشهای پیشرفته تحقیق در این زمینه و دستیابی به آخرین پیشرفت ها در این رشته بتوانند با نوآوری در این زمینه، خصوصاً در مسائل مربوط به ایران به پیشرفته رشته در ایران کمک کنند. هدف دیگر، تربیت نیروی انسانی خلاق و کارآمد برای تدریس و تحقیق در موسسات آموزشی و پژوهشی است. |
بررسی اهداف مقاطع مختلف تحصیلی بیانگر این است که تاکید بر کسب مهارتهای حرفهای در دوره کارشناسی، اداره انواع کتابخانه ها و پژوهش در دوره کارشناسی ارشد و نیز آموزش، پژوهش و کمک به سازندگی رشته در دوره دکتری تخصصی از جایگاهی قابل توجه میباشند. این نکته در شکل 3 نیز نشان داده شده است. انتظار میرود هر چه از قاعده هرم به سمت راس آن حرکت کنیم، تاکید بر پژوهش و سازندگی رشته بیشتر و تلاش برای انتقال این آموخته ها به قاعده هرم بیشتر خواهد شد. البته همانطور که نمیتوان اهداف این سهم قطع را از یکدیگر جدا دانست و آموخته های سطوح پایینتر تحصیلی در تجلی یافتن اهداف مقاطع بالاتر موثر است، جریان دستاورد های حاصل از تحقق اهداف سطوح بالا به بخشهای زیرین هرم و تاثیر مداوم آن نیز ناگزیر است. بر این اساس هر چه فرایندها و به ویژه برنامه های آموزشی و محتوای آنها دقیقتر، عالمانه تر و هشیاران ه تر تنظیم شوند، بالندگی اهداف در دوره های زمانی مختلف و در آینده امکان پذیرتر و واقع بینانه تر خواهد بود.
اما هدف، تنها یکی از ضرورتهای شکل گیری هر سیستمی از جمله نظام آموزشی است. ورودیهای رشته که در مقاطع مختلف تحصیلی با این اهداف مشخص و از پیش تعیین شده وارد سیستم آموزش علم اطلاعات و دانش شناسی میشوند، بیش ازهرچیز نیازمند فرایندها و بخشهایی هستند که آنها را متناسب با اهداف آموزشی مقطع مربوطه تغییر دهد. مهمترین قسمت بخشهای تغییر دهنده این سیستم، برنامه های درسی است که متناسب با هدف هر مقطع و با بهره گیری از منابع (امکانات و تجهیزات مراکز آموزشی، منابع آموزشی، مدرسان) تدوین شده و خروجیهای سیستم آموزشی را شکل میدهند. بدیهی است توجه انحصاری به این بخشها بدون در نظر داشتن کیفیت ورودیها و نیز امکانات و منابع مورد نیاز نمیتواند خروجیهای مطلوبی داشته باشد. همانطور که در شکل4 نیز آمده است، فرایندهای سیستم آموزشی که بر مبنای اهداف این نظام تدوین شدهاند از منابع سه گانه پیش گفته تغذیه میکنند و مسلم است کمبود این منابع، بر فرایندها تأثیر گذار است. پ ساز گذشت 5 دهه از آغاز آموزش این رشته در ایران، بیش از1500 عنوان کتاب در این حوزه به انتشار درآمده است که به لحاظ کمّی، رقم قابل ملاحظه ای است و انتظار میرود کمک درخور توجهی در تأمین منابع آموزشی باشد، اما متاسفانه بررسی کیفی در این مقوله انجام نگرفته است تا مشخص شود میزان کارآمدی این انتشارات در ساختار آموزشی رشته تا چه اندازه است. وجود بیش از صد فارغ التحصیل مقطع دکتری در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی، بستر مناسبی را تغذیه آموزش عالی کشور فراهم نموده است. البته توانمندی های این عده و نحوه استفاده از تخصص شان در بعد آموزش، به طور علمی مورد بررسی قرار نگرفته است بدیهی است کادر آموزشی باید توانمندی اداره برنامه های آموزشی را داشته باشند. همچنین وضعیت امکانات و تجهیزات موجود آموزشی نیز به طور دقیق مشخص نیست و بدون داشتن این اطلاعات قضاوت در مورد کارآیی فرایندهای آموزشی چندان دقیق نخواهد بود.
- خلاء تفکر انتقادی بین اساتید و دانشجویان.
شکل4: اجزاء سیستم آموزش رشته علم اطلاعات و دانش شناسی و تعامل آنها با یکدیگر
در نهایت، خروجی ها عناصری هستند که به واسطه فعالیتهایی که در بخشهای تغییر دهنده در ورودیها انجام شده، آنها بر اساس اهداف سیستم آموزشی رشته شکل داده شدهاند. آنچه به عنوان ورودی سیستم در نظر گرفته میشود، در پایان بایستی از سیستم خارج شوند. این خروجی ها، یا وارد مقاطع بالاتر تحصیلی میشوند یا اینکه به احتمال زیاد خود را برای ورود به بازار کاری آماده میسازند که متناسب با اهداف هر مقطع تحصیلی باشد. به طور منطقی، انتظار میرود هر چه به مقاطع بالاتر تحصیلی نزدیک میشویم از تعداد ورودیها کاسته شود و درعین حال عمق آموزه ها افزوده گردد.
بطور کلی، آموزش این رشته در ایران از دوبعد کلان مسائل ویژه خود را دارد که برخی از عمده ترین عوامل محیطی موثر در آموزش آن در اینجا اشاره شده اند:
برای بهبود شرایط آموزشی در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی و ایجاد پویایی بیشتر در آن، باید عناصرآموزشی این رشتۀ دانشگاهی اعم از گروههای آموزشی، برنامه های درسی، مدرسان و اعضای هیئت علمی، تجهیزات و زمینه های سخت افزاری و نرم افزاری و حتی شرایط ورود و خروج دانشجویان را به دقت بازنگری و ارزیابی نمود (حری، 1385، 218). دیدگاه سیستمی نگرگاه مناسبی است که میتواند نشان دهنده مسائل آموزش این رشته باشد. همانطور که در این گفتار کوتاه مورد اشاره قرار گرفت، اصلی ترین عناصر سیستم آموزش علم اطلاعات و دانش شناسی، یعنی اهداف، ورودیها، فرایندها، خروجی ها و محیط، هر کدام بستر مناسبی برای تحلیل چالشهای آموزش این رشته میباشند و در جریان تغییر و به منظور حفظ حیات سیستم باید به آنها توجه داشت. آنچه سبب شده تا کنون این تغییرات به نحو مطلوب رخ ندهند یا در مقابل برخی از آنها مقاومت شود به دو دسته عامل کلی بستگی دارد؛1- درسطح کلان کشوری2- در سطح درون رشته. تا زمانی که نوع نگرش آموزش عالی، دانشگاهها و جامعه علمی به رشته (مشروعیت بیرونی)تغییر نکند و فقدان خرد جمعی و خلاء انسجام حرفه ای به دلیل عدم تعامل و همکاری میان گروههای مختلف آموزشی در سطح کشور وجود داشته باشد و طرز تفکر سنتی بر فضای رشته سایه انداخته باشد، انتظار تحقق کارآمد این تغییر دور از ذهن است.